آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
چهارشنبه ۲۸ام خرداد ۱۴۰۴
شما اینجا هستید: / تیتر یک / تحلیلی بر سفر پزشکیان به جمهوری آذربایجان

تحلیلی بر سفر پزشکیان به جمهوری آذربایجان

تحلیلی بر سفر پزشکیان به جمهوری آذربایجان
30 آوریل 2025 - 12:56
کد خبر: ۶۶۸۷۸
تحریریه آرازنیوز

👤 مجید جوادی آراز

سفر پزشکیان به جمهوری آذربایجان از نظر زمان‌بندی، شکل و محتوا بی‌تردید یک سفر تاریخی است. ولی گفتن این‌که از نظر نتایج هم یک سفر تاریخی بوده است یا نه، کمی زمان‌بر خواهد بود. باید منتظر بود و دید این سفر تغییری معنادار در روابط آذربایجان و ایران ایجاد می‌کند یا نه.

این سفر را از زوایای بسیاری می‌توان تحلیل کرد چون از هر زاویه‌ای معنا و مفهوم متفاوتی دارد؛ از زاویهٔ خودِ پزشکیان، از زاویهٔ جمهوری اسلامی ایران، از زاویهٔ هژمونی فارسی/تاجیکی حاکم بر ایران، از زاویهٔ آذربایجان جنوبی و جریان خودآگاهی هویتی ترک‌های ایران و از زاویهٔ دولت‌های منطقه مانند اسرائیل، ترکیه، ارمنستان و تا میزانی پاکستان.

در این نوشته سعی خواهم کرد تا میزانی به زوایای داخلی این سفر بپردازم.

در این‌که پزشکیان یک پروژهٔ رژیم جمهوری اسلامی است شکی نیست؛ ولی در عین حال، پزشکیان یک محصول حرکت ملی آذربایجان و جنبش هویت‌خواهی ملت ترک در ایران است. یعنی در نتیجهٔ موجی که جنبش فرهنگی – سیاسی ترک‌ها در ایران ایجاد کرده است، انرژی بزرگی آزاد شده است و جمهوری اسلامی به‌درستی فهمیده است که اگر فکری برای کنترل این موج نکند، چه‌بسا ممکن است انرژی آزادشده تبدیل به انفجاری بزرگ بشود. این انرژی و انفجار اگر با انرژی دیگر بحران‌ها و گسل‌ها هم‌زمان و هم‌جهت شود، چه‌بسا انفجار مذکور غیرقابل کنترل خواهد بود. لذا جمهوری اسلامی تمهیدات و پروژه‌های چندی اندیشیده است که بدون شک، پزشکیان مهم‌ترین آن‌هاست.

در شرایط حاکم بر سیاست ایران، در حالت عادی پزشکیان شانسی برای رئیس‌جمهور شدن نداشت؛ همچنان‌که پیش‌تر نیز صلاحیت او رد شده بود. ولی شرایط حاکم بر کشور طوری رقم خورد که لازم شد یک رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب که امکان مذاکره با آمریکا داشته باشد روی کار بیاید و در عین حال بتواند توده‌های ناراضی ملل تحت ستم در ایران، علی‌الخصوص ترک‌ها را کمی تطمین کند. لذا قرعه به نام پزشکیان خورد.

البته این بدین معنی نیست که پزشکیان نقش بازی می‌کند یا فردی بی‌لیاقت است. او به موضوعاتی که می‌گوید اعتقاد دارد، از گذشتهٔ تمیزتری نسبت به سایر سران رژیم برخوردار است و همین‌که توانسته است به این جایگاه برسد، نشان می‌دهد وی ذکاوت و تحلیل سیاسی قوی دارد. وی از نظر سیاسی یک وسط‌باز به تمام معناست و خوب بلد است مانور بدهد. نکته این است که در شرایط عادی سیاست ایران، وی امکان رئیس‌جمهور بودن نداشت؛ این فشار جنبش هویت‌خواهی ترک‌ها بود که جمهوری اسلامی را مجبور کرد او را از صندوق درآورد.

این‌که پزشکیان در گذشته در خصوص ترکیه و آذربایجان اظهار نظر منفی نکرده است، مانند روحانی با پاشینیان پُزهای صمیمی نداده، به ارمنستان نرفته و به جایش به آذربایجان رفته و با علی‌اف پُزهای صمیمی داده، همه معنا دارد و محبوبیت او را در میان ترک‌های داخل و خارج ایران بیشتر می‌کند. با این حال پزشکیان خوب می‌داند که کجا باید شهریارخوانی کند و کی به جای «ترک»، «آذری» بگوید، از اشعار فارسی نظامی بگوید تا در وسط بماند و از حاشیهٔ امنیت خارج نشود.

پزشکیان فعلی یک امتیاز استراتژیک رژیم به ترک‌ها نیست. او یک امتیاز تاکتیکی است. زیرا ممکن است دوران ریاست‌جمهوری‌اش را به همین شکل به پایان برساند، بدون این‌که ترک‌ها در عمل امتیاز معناداری گرفته باشند. ولی رژیم هم خوب می‌داند که پروژهٔ پزشکیان در بطن جامعه یک تغییر استراتژیک ایجاد می‌کند که در بلندمدت آثارش را نشان خواهد داد و جلوگیری از نتایج آن در امکان هیچ حاکمیتی نیست.

پروژه‌هایی مانند پزشکیان و تراکتور هرچند در کوتاه‌مدت نقش سوپاپ اطمینان بازی می‌کنند و قدری فشار روی رژیم را کم می‌کنند، ولی در بلندمدت یک «موج عمقی» ـ Dip Dalga ـ ایجاد خواهند کرد. با توجه به ظرفیت بزرگ ملل تحت ستم در ایران، هیچ حاکمیتی نخواهد توانست از نتایج این موج عمقی برحذر باشد. این‌که شخصِ پزشکیان خود در آینده درون این موج عمقی خواهد بود یا نه، سؤالی است که جواب آن را زمان خواهد داد.

از زاویهٔ جمهوری اسلامی، سفر پزشکیان به آذربایجان شمالی یک «چرخش قهرمانانه» تمام‌عیار در راستای سیاست «حفظ نظام اوجب واجبات است» می‌باشد. رژیمی که تا دیروز در جنگ قاراباغ در مقابل شیعیان آذربایجانی از ارامنهٔ مسیحی حمایت می‌کرد، مانورهای عبور از آراز (ارس) برگزار می‌کرد و در زنگه‌زور برای آذربایجان خط قرمز می‌کشید، اکنون رئیس‌جمهورش را فرستاده است تا در باکو با خواندن شعر ترکی دلبری کند. این سفر برای جمهوری اسلامی به حدی مهم بود که حتی انفجار مهیب بندرعباس نیز نتوانست آن را به تأخیر بیندازد.

جمهوری اسلامی به دو دلیل نیاز مبرم دارد که روابطش را با آذربایجان تنش زدایی کند. جمهوری اسلامی در آسیب‌پذیرترین دوران حیاتش به سر می‌برد. نیروهای نیابتی‌اش که با صرف هزینه‌های بزرگ ساخته بود و مهم‌ترین سلاحش بود، تماماً از دست رفته است. حملات وعده صادق ۱ و ۲ نشان داد توان موشکی‌اش آن‌چنان که ادعا می‌کرد کارساز نیست و در اثر ضدحملهٔ اسرائیل، توان دفاع هوایی‌اش آسیب جدی خورده است.

اوضاع درونی کشور به دلیل انواع بحران‌ها، از اقتصاد و برق و گاز و آب گرفته تا بحران جانشینی و فساد ساختاری و حفره‌های امنیتی، آشفته است و احتمال امواج تازهٔ اعتراضات وجود دارد. به‌رغم مخالفت‌های اولیه خامنه‌ای، به دلیل سیاست فشار تهدید نظامی (دیپلماسی کشتی نظامی – gunboat diplomacy) آمریکا، مجبور به مذاکره با آمریکا شده و حیثیت رژیم خدشه‌دار شد ولی با این حال خطر حملهٔ نظامی همچنان وجود دارد.
در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی مجبور است روابط خود را با همسایگانش، خصوصاً آن‌هایی که با اسرائیل رابطه دارند، بهبود بخشد تا احتمال همکاری آن‌ها با اسرائیل را کمتر کند. از این زاویه، جمهوری آذربایجان دارای جایگاهی فوق‌العاده مهم است. جمهوری آذربایجان، به عنوانی کشوری که به تازگی در جنگی میهنی پیروزی درخشانی بدست آورده است و دارای برتری روانی است، همچنین می‌تواند در شرایط پیشابحران و پسابحران، روی آذربایجان جنوبی و در کل ترک‌های ایران تأثیر به‌سزایی داشته باشد. لذا در چنین شرایطی، داشتن روابط تنش‌آلود با جمهوری آذربایجان مطلقاً به نفع رژیم نیست. جمهوری اسلامی تمام تلاشش را می‌کند تا جمهوری آذربایجان را حداقل در موضعی خنثی نگه دارد.

بدون شک بازنده، ولو مقطعیِ شرایط فعلی، قوم‌گرایان تاجیک یا جریان ایرانشهری – شعوبی است که در ارکان رژیم نفوذ جدی دارد. زمانی داوود دشتبانی می‌گفت رئیس‌جمهور شدنِ پزشکیانی که در مجلس فراکسیون ترک‌ها ایجاد کرده بود، می‌تواند یک فاجعه باشد. امروز، همان پزشکیان در کسوت رئیس‌جمهور ایران در باکو شعر ترکی می‌خواند، با صورتی بشّاش و خندان با الهام علی‌اف در ساحل خزر عکس یادگاری می‌گیرد، با فرماندار باکو قدم می‌زند و ترکی حرف می‌زند و در قبرستان فخری باکو از پیشه‌وری و دکتر هیئت سخن می‌گوید. جریان ایرانشهری – شعوبی نیز جز سکوتی بهت‌آلود کار دیگری از دستش برنمی‌آید، حداقل فعلاً. بی‌جهت نیست که در حالی که رسانه‌های تماماً حکومتی سفر پزشکیان به باکو را پوشش می‌دهند، رسانه‌های نیمه‌حکومتی و اپوزیسیون ترجیح می‌دهند سکوت کنند و به یکی دو خبر بغض‌آلود اکتفا کنند.

همین که جریان ایرانشهری – شعوبی این‌چنین در مخمصه گیر کرده است، حداقل مرحمی بر زخم‌های عمیق ملل تحت ستم در ایران می‌تواند باشد.

روی خط خبر

محبوب‌ترین‌ها