رزمایش ضدتروریسم در تبریز
نمایش قدرت یا پیام امنیتی به آذربایجان جنوبی؟
یادداشت سیاسی آراز نیوز
رزمایش مشترک ضدتروریسم کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای با عنوان «سهند–ضدتروریسم–۲۰۲۵» قرار است روز چهارم دسامبر در تبریز برگزار شود. در حالیکه مقامات رسمی هدف از این مانور را «تقویت همکاریهای امنیتی» میان کشورهای عضو عنوان کردهاند، انتخاب تبریز بهعنوان محل برگزاری، پرسشهای مهمی درباره انگیزههای واقعی و پیامهای پنهان این اقدام ایجاد کرده است.
رزمایشهای ضدتروریسم در ادبیات نظامی، صرفاً تمرینی برای مقابله با گروههای مسلح نیستند، بلکه اغلب برای مواجهه با درگیریهای شهری و کنترل حرکتهای مسلحانه در مناطق پرجمعیت طراحی میشوند. چنین رزمایشهایی به نیروهای امنیتی امکان میدهد تا الگوهای سرکوب شورشهای شهری و عملیات پاکسازی را تمرین کنند. از این منظر، رزمایش تبریز را میتوان نه صرفاً اقدامی نظامی، بلکه نمایشی از آمادگی برای مهار ناآرامیهای داخلی تعبیر کرد.
انتخاب تبریز برای چنین مانوری در نوع خود پرسشبرانگیز است. اگر هدف، مقابله با تهدیدهای واقعی تروریستی بود، مناطق مرزی ناامنتر نظیر کردستان یا بلوچستان گزینههای منطقیتری محسوب میشدند؛ مناطقی که در سالهای اخیر بارها شاهد درگیریهای مسلحانه بودهاند.
در مقابل، تبریز و مرزهای شمالی ایران یکی از امنترین نقاط کشور هستند. از این رو، انتخاب این شهر را نمیتوان صرفاً یک تصمیم عملیاتی دانست. به نظر میرسد تصمیمگیران امنیتی، با برگزاری مانور در این منطقه، پیامی غیرمستقیم اما روشن را به جامعه آذربایجان جنوبی ارسال میکنند: آمادهایم تا هرگونه تحرک سیاسی یا اجتماعی در این منطقه را در نطفه خنثی کنیم.
آذربایجان جنوبی همواره نقشی کلیدی در تحولات سیاسی ایران داشته است. از انقلاب مشروطه تا جنبشهای مدرن هویتی، این منطقه نقطه آغاز بسیاری از حرکتهای اجتماعی و سیاسی بوده و تبریز از منظر نمادین، مرکزیت مطالبه و احساس هویتی ملت تورک آذربایجان جنوبی است. وقتی رژیم کشوری مانند ایران یک رزمایش ضدتروریسم بینالمللی را در این شهر برگزار میکند، میتوان آن را هم بهعنوان نماد قدرتنمایی در برابر هر گونه جنبش اعتراضی هویت خواهی و اتنیکی تحلیل کرد و هم بهعنوان دریچهای برای ارسال پیامی فراتر از مرزها که «ما آمادهایم هرگونه فرایند جداییطلبی در خلأ قدرت را به شدت سرکوب کنیم.»
جمهوری اسلامی بهخوبی میداند که در صورت بروز بحران سیاسی یا فروپاشی در مرکز، قیام احتمالی در آذربایجان میتواند آغازگر یک زنجیره فروپاشی سراسری باشد. از همین رو، رزمایش تبریز را میتوان نمایش قدرتی پیشگیرانه دانست؛ تلاشی برای القای این پیام که هرگونه جنبش اعتراضی در آذربایجان، در چارچوب «تهدید امنیتی» تعریف خواهد شد و با واکنش سخت روبهرو میشود.
از منظر سیاست خارجی، جمهوری اسلامی با میزبانی مانور سازمان همکاری شانگهای میکوشد خود را بازیگری مسئول در امنیت منطقهای نشان دهد و جایگاهش را در بلوک اوراسیایی تقویت کند. اما در سطح داخلی، همین مانور میتواند ابزاری برای مشروعسازی سرکوب داخلی باشد؛ چراکه رژیم میتواند هر اقدام امنیتی علیه مخالفان اتنیکی یا سیاسی را ذیل مبارزه با «تروریسم» و در چارچوب همکاریهای بینالمللی توجیه کند. بهاینترتیب، تبریز به میدانی دووجهی تبدیل میشود: از بیرون نماد همکاری منطقهای، و از درون صحنهای برای نمایش قدرت و تسلط بر جامعه ترک آذربایجان.
انتخاب تبریز برای برگزاری رزمایش «سهند–ضدتروریسم–۲۰۲۵» را میتوان پیشنمایی از سیاست امنیتی آینده جمهوری اسلامی دانست؛ سیاستی که به جای پرداختن به ریشههای بحران، بر تمرکز و کنترل مناطق حساس اتنیکی و جمعیتی استوار است.
سیاست امنیتی–نظامی جمهوری اسلامی تلاش برای ارسال پیامی سیاسی و روانی به نخبگان و بدنه جامعه ترک آذربایجان است که هرگونه تحرک گسترده را پیشاپیش در چارچوب «تروریسم» قرار میدهد. در واقع، حاکمیت در پی آن است تا آذربایجان را به میدان اصلی جنگ برای حفظ ساختار قدرت فارسی/تاجیکی تعریف کند. به همین دلیل، هرچند در ظاهر رزمایش تبریز تمرینی برای مقابله با تهدیدات بیرونی است، اما در باطن میتوان آن را تمرینی برای حفظ هژمونی داخلی و مهار خیزشهای بالقوه در آذربایجان جنوبی دانست.