تصویری که تابوها را شکست: اتحاد ترکها و لبخند رئیسجمهور ایران

ترجمه به فارسی: آراز نیوز
این تصویر در رسانههای جهانی دستبهدست میشود. هم دوستان و هم دشمنان دربارهاش اظهارنظر میکنند. این تصویر، سندی است از تحولات ژئوپلیتیکی پس از پیروزی قاراباغ. بهویژه حضور صمیمی رئیسجمهور ایران (کشوری که دشمنیاش با ترکها در دنیا زبانزد است) در کنار رهبران دو کشور ترکتبار، واقعاً نشانگر تغییری بنیادین در منطقه است. باید اضافه کنم که رئیسجمهور پزشکیان تنها رئیسجمهور در جهان است که آشکارا میگوید: «من ترک هستم و به ترکبودنم افتخار میکنم.»
اوایل سال ۱۹۹۳ با یکی از رهبران سیاسی (که اکنون در بازداشت است و نامش را نمیبرم) در تهران دیداری خصوصی داشتم. او در میان ترکهای ایران احترام چندانی ندارد، چرا که بعد از انقلاب دچار شور و هیجان شد و در حق همزبانان خود جنایاتی مرتکب شد. نمیخواهم نامش را بیاورم، اما یکی از جملاتش به درک این تصویر کمک میکند.
به او گفتم: «جمهوری آذربایجان یک کشور ترکزبان است و وجود آن بر ترکهای ایران اثر خواهد گذاشت و شاید آنها را به جدایی از ساختار “ایران” تشویق کند.» انتظار مخالفت داشتم، اما سخنش برایم بسیار معنادار بود: «اگر آذربایجان، ترکیه و ترکهای ایران متحد شوند، مشتی فارس چه کاری از دستشان برمیآید؟» این جمله را کسی گفت که حتی گرایشات ترکگرایانه ندارد، ولی نشان میدهد که به عمق مسأله پی برده بود.
دکتر پزشکیان با برنامهای ترکگرایانه در انتخابات شرکت کرد و بدون مانع رهبر معظم، پیروز شد. پیروزیاش را مدیون آرای ترکها و دیگر اقوام غیر فارس است. هنوز کمتر از یک سال از انتخابات گذشته، اما لبخند روی چهرهاش نشان میدهد که خواهان گرمتر شدن روابط با آذربایجان و ترکیه است.
وعدههایی که درباره آموزش زبان مادری، نجات اورمیه و جلوگیری از انتقال منابع آذربایجان به مناطق دیگر ایران داده بود، هنوز محقق نشدهاند. اما این مسائل اکنون وارد فضای رسمی سیاسی شدهاند و این خود اولین گام جدی برای حل آنهاست. (اگر واقعاً ارادهای برای حلشان وجود داشته باشد.)
بزرگترین خدمت دکتر پزشکیان اینها نیست. بلکه او در دل حکومتی که ضدترکترین رژیم در دنیاست، تابوی ترکبودن را شکست و راه را برای رشد هویت ملی ترکها باز کرد. اگر بپذیریم که مهمترین مشکل ترکهای ایران «هویت ملی» است (که فقط یک مسأله قومی نیست)، حساسیت موضوع را بهتر درک میکنیم.
از این تصویر، هم نژادپرستان و شوونیستهای ایرانی نگراناند، هم برخی از فعالان ملی ما در خارج کشور. واکنش دشمنان ترک قابل درک است، اما خصومت برخی از ما با شخص پزشکیان منطقی نیست. میگویند «این فرد میخواهد رهبر جنبش ملی شود.» باشد، چرا که نه؟ رهبری را کسی در پیشانیاش ننوشته، هرکس با خدمت واقعی به ملت میتواند آن را به دست آورد.
باز هم عدهای میگویند: «این یک بازی است. ایران در حال فروپاشی بود، این آمد و روند را کند کرد.» نیازی به رد این سخن نیست، اما اگر هم پزشکیان پروژهای از سوی دولت سایه ایران باشد، نشان میدهد که این پروژه اشتباه طراحی شده است.
میگویند او اختیار ندارد، دستش بسته است. اما اگر با این اختیارات محدود هم توانسته کارهای بزرگی بکند، این نشانه جدیت اوست. در واقع ما باید برای او از خداوند صبر و درایت آرزو کنیم…
از سخنان دوستان این طور برمیآید که جمهوری آذربایجان اجازه نخواهد داد پزشکیان طعمه نژادپرستان شود. آنها مصمماند حمایت خود را که در انتخابات به او دادند، بیشتر کنند. با این حال میگویند مسأله ما پزشکیان نیست. در عین حمایت، از او درباره اقداماتش در جهت حل مسائل ملیمان حسابخواهی خواهیم کرد. این که این فرصت را به خوبی استفاده کنیم و خود نیز فعالانه وارد میدان شویم، امید به آینده را بیشتر میکند.