کفتارها بازگشتهاند؛ غرب آذربایجان در آستانه روزهای خونین

👤اسماعیل جوادی
این روزها، مانند ۱۰۰ سال قبل، کفتارها و کرکسهای لاشخور و کلاغها بر زمین و آسمان منطقه غرب آزربایجان جولان میدهند. جمهوری اسلامی که بر کشتیشکسته نشسته و گرفتار امواج سهمگین تحولات جهانی و منطقهای است، برای کنترل و مدیریت موج سنگین ملیگرایی تورکها برای رسیدن بهحق تعیین سرنوشت ملی، دست یاری بهسوی تالشها و تاتها در شرق و گروههای تروریستی و تبهکار بینالمللی (تیم ناجی زیندشتی) و شاخه وابسته مستقر در ایران، گروه تروریستی (پ.ک.ک – به رهبری جمیل بایک و مراد کارایلان) دراز کرده است و تلاش دارد با این مترسکها و عروسکها منطقه غرب آزربایجان را به جهنم و زمین سوخته تبدیل کند.
پژاک و کومله نیز در یک پروژه بزرگتر، از دولت کوچک اما قدرت بلامنازع منطقه (ارتش دموکراتیک ایران و خلقها) مسئولیت میدانی گرفته و بخش اصلی این پروژه را از غرب آزربایجان و مرزهای ترکیه استارت خواهد خورد.
گروههای وهابی و سلفی کُردی مستقر در عراق و سوریه نیز به یاری برخی کشورهای خلیج، فولاد را آبدیده میکنند تا غرب آزربایجان را «بلاد اسلامی» اعلام کنند.
حدکا (حزب دموکرات کردستان) و برخی گروههای تروریستی هنوز در تخیل «استان اورمیه» و تکرار دوباره جنایت سولدوز (نقده) هستند. دوستان! همه اینها روایت و یا قصه سر شب نیست؛ واقعیتهای میدانی هستند که ما تورکهای آزربایجان با آن درگیر هستیم و این درگیری بلاشک روزها و ماههای خونینی خواهد داشت.
باز مانند ۱۰۰ سال قبل چتههای سیمکو و مارشیمون، ولی اینبار با اسامی دموکراتیک و اهدافی بلند در سرزمینهای ما جولان داده و باز مانند ۱۰۰ سال قبل، تهران و فاشیسم فارس یا سر در لاک خواهد کشید یا به مانند جنگ قاراباغ به یاری کفتارها خواهد دوید.
البته این یک روی سکه است که بهعنوان یک ملت باید از آن واهمه داشته باشیم؛ اما اگر با اراده انقلابی و در کنار هم باشیم، میتوانیم آن روی سکه را به شانس برنده شدن یک ملت تبدیل کنیم.
از بدو اعلام موجودیت تشکیلات مقاومت ملی و راهاندازی کمیته مردمی دفاع از غرب آزربایجان، بارها در جلسات شورای مرکزی و در مقالات قید کردم مسئله غرب آزربایجان، در حالی که بحران بسیار خطرناک و خونینی برای ملت آزربایجان خواهد بود، از طرفی با غلیان خشم انقلابی و ملی قاطبه ملت تورک آزربایجان و ورود کشورهای دوست و برادر تورک به گود، این بحران سکوی رسیدن به تعیین سرنوشت ملی و دفاع از اراضی ملیمان خواهد شد.
ملت تورک آزربایجان با اینکه تا خرخره گرفتار تبعیض و سرکوب نژادی بوده و فاشیسم ارتجاعی و ایرانشهری با انحاء مختلف برای نابودی بنیانهای ملیمان میکوشد و البته باید اعتراف کنیم تا حدود زیادی در سیاست آسیمیلاسیون موفق بوده، اما یقیناً شرایط ملت تورک آزربایجان با ۱۰۰ سال گذشته برای دفاع از اراضی و سرنوشت ملی خود متفاوت است.
وجود پتانسیل عظیم تودهای با بنیانهای فکری ملی در ملت، گسترش و فراگیر شدن حرکت ملی و مطالباتش در لایههای مختلف اجتماعی، وجود گروههای سیاسی و سازماندهی و کار تشکیلاتی زیرزمینی علیرغم سرکوب پلیسی و امنیتی، بسط رسانهها و سوسیالمدیا با اندیشههای ملی، ایجاد لابی سیاسی در پایتخت دولتهای تورک، خصوصاً جمهوری آذربایجان و جمهوری تورکیه و نگاه بازیگران سیاست جهانی و منطقهای به مسئله اتنیک تورک در ایران از جمله موارد کلانی است که شانس ملت ما را در تغییر بحران غرب آزربایجان به یک پیروزی ملی بسیار تقویت میکند.
کمیته مردمی دفاع از غرب آزربایجان و اتحادیه مردمی دفاع از غرب آزربایجان دو نمونه بارز موفقیت در سازماندهی جوانان انقلابی در هر بحرانی، خصوصاً در غرب آزربایجان، هستند. با اینکه این دو گروه انحلال خود را اعلام کردهاند ولی ظاهراً هنوز فعالیت و کارهای تخصصی آنها ادامه دارد و این نقطه قوتی برای آینده است.
تشکیل شورای همکاری تشکیلاتهای حرکت ملی آزربایجان یک اقدام بسیار راهبردی در روند مبارزات ملی است که با یک گام استراتژیک مانند تأسیس ائتلاف دموکراتیک ملتها، پازل گام بلند ملت تورک آزربایجان تکمیلتر میشود. البته نباید حساسیتهای سیاسی، اطلاعاتی، امنیتی و نظامی و اراده دولتمردان کشورهای تورک در مسئله تورکهای جغرافیای ایران را نیز فراموش و نادیده گرفت.
پس بنابراین باید نتیجه گرفت که با اینکه پروژهها در میدان غرب آزربایجان استارت خورده و مهرهچینیها برای زورآزماییها تقریباً به پایان رسیده است و کفتارها و لاشخورها بر زمین و آسمان غرب آزربایجان میچرخند، اما نباید فراموش کرد که اینبار نیز مدعیان «اورمیه کوردستانه» سرنوشتی جز اسماعیل سیمکو نخواهند داشت و اگر زرنگ باشند، سرشان را نجات خواهند داد.