احزاب کردی؛ گرفتار میان دام رژیم و اسارت در توهم

یادداشت سیاسی آراز نیوز
ایران در آستانه تحولاتی بنیادین و سرنوشتساز قرار گرفته است. مجموعه رویدادهای اخیر در عرصه منطقهای و بینالمللی، از جمله جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، فعالسازی مکانیزم ماشه و تحولات مربوط به برقراری آتشبس در غزه، در کنار سایر نشانهها و رویکردهای جدید در میان بازیگران منطقهای، همگی شواهدی هستند که از وقوع یک دگرگونی بزرگ در آینده نزدیک خبر میدهند. در چنین شرایط حساسی که کل ساختار سیاسی کشور با بیثباتی مواجه است، آذربایجان جنوبی و به ویژه استان آذربایجان غربی، به دلیل اهمیت استراتژیک و بافت جمعیتی متنوع خود، به یکی از کانونهای اصلی این دوران گذار تبدیل شده است. از یک سو، حکومت مرکزی در تلاش برای حفظ بقا، سیاست دیرینه “تفرقه بینداز و حکومت کن” را تشدید کرده و از سوی دیگر، جریانات رادیکال کردی با تحریکات و طرح ادعاهای ارضی، میکوشند از این شرایط بحرانی به نفع خود بهرهبرداری کنند.
این دو جریان، دو لبه یک قیچی را تشکیل دادهاند که هدف نهایی آن، برهم زدن انسجام تاریخی و اجتماعی مردمان این دیار و جلوگیری از شکلگیری یک جبهه متحد ملی در غرب آذربایجان است.
سیاستهای تهران و محاسبات اشتباه گروههای رادیکال کردی
برای دههها، حکومت مرکزی در تهران به طور سیستماتیک برای تضعیف هویت و انسجام ملی در آذربایجان تلاش کرده است. این رژیم با آگاهی کامل از پتانسیل اتحاد دو ملت تورک و کرد در غرب آذربایجان علیه استبداد مرکزی، همواره کوشیده است تا با برجستهسازی تفاوتها و دامن زدن به سوءتفاهمها، دیواری از بیاعتمادی میان این دو ملت بنا کند. یکی از ابزارهای رژیم در این راستا، تقویت و استفاده ابزاری از باندهای تبهکار و شبکههای قاچاق است. نمونه بارز این سیاست، میدان دادن به عناصری همچون ناجی شریفی زیندشتی و امثال اوست که با ایجاد ساختارهای مافیایی و ناامنسازی منطقه، هم منافع نامشروع خود را تامین میکنند و هم با ایجاد هرجومرج، فضا را برای نفرتپراکنی و درگیریهای قومی مستعد میسازند. این اقدامات، نه تنها امنیت شهروندان، اعم از تورک و کرد را به خطر میاندازد، بلکه به طور مستقیم در خدمت استراتژی کلان رژیم برای جلوگیری از همگرایی ملی در غرب آذربایجان است.
در سوی دیگر این معادله، احزاب و گروههای کردی قرار دارند که با پمپاژ بیوقفه پروپاگاندا و طرح ادعاهای ارضی فاقد وجاهت تاریخی و حقوقی، عملاً در زمین حکومت مرکزی بازی میکنند. نامیدن استان آذربایجان غربی با عناوینی مجعول و تلاش برای تحریف واقعیتهای تاریخی این سرزمین که همواره بخشی جداییناپذیر از جغرافیای آذربایجان بوده، نه تنها یک خطای استراتژیک است، بلکه اقدامی در تضاد با همزیستی مسالمتآمیز تاریخی مردمان این منطقه است. این گروهها باید بدانند که با این رویکرد، بیشترین آسیب را به شهروندان کردزبان ساکن در آذربایجان وارد کرده و آنان را به ابزاری برای تحقق اهداف سیاسی خود تقلیل میدهند.
حقوق برابر در آذربایجان آینده
جنبش ملی آذربایجان، یک حرکت مبتنی بر برتریجویی قومی نیست، بلکه یک جنبش آزادیخواهانه و دموکراتیک برای تعیین سرنوشت و رهایی از استبداد و تبعیض است. در این نگاه، تمامی شهروندان ساکن در جغرافیای آذربایجان، فارغ از زبان، مذهب و قومیت، شهروندان برابر محسوب شده و از حقوقی یکسان برخوردار خواهند بود. ما هموطنان کرمانج و سورانیزبان خود در آذربایجان غربی را بخشی تفکیکناپذیر از جامعه بزرگ آذربایجان میدانیم. آینده آذربایجان، چه در قالب یک ساختار خودمختار و چه در یک واحد سیاسی مستقل، بر پایه عدالت، شهروندی برابر و احترام متقابل بنا خواهد شد. در آذربایجان آینده، زبان، فرهنگ و هویت تمامی گروههای ساکن در این سرزمین به رسمیت شناخته شده و فرصت رشد و شکوفایی خواهد یافت.
بر این اساس، ما از برادران و خواهران کردزبان خود در غرب آذربایجان میخواهیم که با هوشیاری سیاسی، فریب تبلیغات تفرقهافکنانه گروههای رادیکال را نخورند. مسیر تامین منافع و پیشرفت جامعه کردزبان از اتحاد و برادری با هموطنان تورک خود در چارچوب یک آذربایجان یکپارچه و دموکراتیک میگذرد، نه از طریق پیروی از سیاستهای تنشزایی که از قندیل دیکته میشود.
پیامی به احزاب کردی: واقعبینی سیاسی به جای ماجراجویی
به رهبران و کادرهای احزاب کردی که همچنان به دنبال تغییر در جغرافیای سیاسی منطقه از طریق ادعاهای ارضی هستند، توصیه میکنیم که از محاسبات اشتباه و ماجراجوییهای خطرناک دست بردارند. آنها باید درک کنند که حفظ تمامیت ارضی آذربایجان جنوبی، یک هدف ملی خدشهناپذیر برای ملت آذربایجان است.
در فردای تحولات سیاسی ایران و در هرگونه شرایط خلاء قدرت، آنها نه تنها با اراده منسجم ملت آذربایجان برای دفاع از شهروندان و مرزهای تاریخی خود روبرو خواهند شد، بلکه با واقعیتهای ژئوپلیتیکی منطقه مواجه میشوند که هرگونه تلاش برای بیثباتی را برنمیتابد.
ملت آذربایجان به عنوان یک موجودیت واحد و منسجم، از امنیت و حقوق شهروندان ساکن در نقطه به نقطه جغرافیای خود دفاع خواهد کرد. هرگونه ماجراجویی و تلاش برای ایجاد درگیری، نتیجهای جز آسیب به غیرنظامیان و پیچیدهتر کردن شرایط برای جامعه کردزبان آذربایجان غربی نخواهد داشت. زمان آن فرا رسیده است که با نگاهی واقعبینانه، به جای تکیه بر توهم و رویا، مسیر گفتگو و همکاری سیاسی بر اساس احترام به تمامیت ارضی و حقوق متقابل را در پیش گیرند.
راه عبور از این مقطع حساس، نه در تقابل، بلکه در اتحاد و همبستگی علیه دشمن مشترک، یعنی رژیم استبدادی تهران و نیروهای تفرقهافکن است. با آگاهی و هوشیاری سیاسی میتوان این توطئهها را خنثی کرد و آیندهای باثبات و دموکراتیک را برای همه مردمان ساکن در این سرزمین تضمین نمود.