مهاجران افغانستانی متهمان جدید ناکامی امنیتی ایران

👤 آراز نیوز
پس از حملات پهپادی و هوایی اسرائیل به تأسیسات نظامی، امنیتی، هستهای و موشکی ایران در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ روایت رسمی حاکمیت بهسرعت به سمت دشمنی از درون متمایل شد. در رسانههای حکومتی، این حمله نه نتیجه ضعف ساختاری در سیستم امنیتی و نظامی، بلکه حاصل خیانت داخلی و نفوذ عوامل موساد معرفی شد و سیستم اطلاعاتی امنیتی ایران با دستپاچگی شروع به بازداشت صدها شهروند ایرانی و افغانستانی کرد.
آنگونه که مقامات اطلاعاتی جمهوری اسلامی گفتهاند، بخشی از متهمان اتباع افغان بودهاند که «با جاسوسی و انتقال اطلاعات، در عملیات دشمن نقش داشتهاند»؛ اما بررسی فنی ماهیت این عملیات و نگاهی به وضعیت مهاجران افغانستانی در ایران، نشان میدهد این سناریو بیش از آنکه امنیتی باشد، تبلیغاتی است.
حمله پهپادی موردبحث، مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی، برنامهریزی ماهوارهای و نفوذ لجستیکی چندساله اجرا شد. طبق گزارش منابع خارجی، پهپادهای موساد از خاک ایران و پیش از آغاز موج هوایی جنگندهها به پرواز درآمده بودند؛ بهگونهای که هم سامانههای راداری را کور کردند و هم به انبارهای موشکی برخورد دقیق داشتند.
این سطح از پیچیدگی عملیاتی، نیازمند دسترسی عمیق اطلاعاتی به شبکههای پدافند ایران و تخصصهایی در حوزه الکترونیک، رمزگذاری، مخابرات و مهندسی پرواز، است.
اکنون پرسش اینجاست: آیا واقعاً دهها کارگر مهاجر افغانستانی یا چند دانشجوی خارجی که نه به مراکز نظامی راه دارند، نه آموزشهای ویژه دیدهاند و نه حتی اجازه تردد آزادانه در برخی مناطق را دارند، میتوانند بخشی از چنین عملیات چندلایهای باشند؟
پاسخ ساده است: نه؛ اما در دستگاه امنیتی ایران، پاسخهای ساده معمولاً جایی ندارند.
مهاجران افغانستانی، بار دیگر تبدیل به متهمانی شدهاند که دفاع از آنها نه برای کسی صرف دارد، نه برای دستگاه قضایی ضرورتی دارد. بازداشتها بدون دسترسی به وکیل، اعترافات تلویزیونی و روایتهای بدون سند؛ تمام آن چیزی است که سالهاست در پروندههای مشابه تکرار میشود.
همزمان با انتشار خبر این بازداشتها، اخراج گسترده مهاجران افغانستانی نیز شدت گرفته است. گزارشهای محلی حاکی از آن است که در برخی شهرها، خانههای مهاجران پلمبشده، فرزندانشان از مدرسه اخراج شدهاند و حتی دسترسیشان به درمان محدودشده است.
در مرزهای شرقی ایران، روزانه هزاران نفر از مهاجران بدون هیچ پناهگاه یا حمایت بشردوستانه، از خاک ایران رانده میشوند. بسیاری از آنها، نهتنها هیچ ارتباطی با فعالیتهای امنیتی ندارند، بلکه سالها در بخشهای خدماتی، ساختمانی و کشاورزی بیهیچ حقوق صنفی و اجتماعی کارکردهاند.
یکی از شهروندان افغانستانی بازداشتشده، طبق آنچه رسانههای وابسته به سپاه اعلام کردهاند، متهم است که «آدرس صداوسیما را به موساد داده»؛ اتهامی که بیش از آنکه جدی باشد، تمسخرآمیز است. صداوسیما در قلب تهران و در دسترس هر کاربر گوگل مپ قرار دارد؛ مگر آنکه هدف از این اتهام سازی، فقط ساخت یک متهمِ خارجیِ بیدفاع باشد.
در سالهای اخیر، هر بار که افشاگریهای امنیتی یا حملات خارجی اعتبار نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی را زیر سؤال برده، جمهوری اسلامی با پروندهسازی علیه «عوامل داخلی» تلاش کرده وجههی خود را بازیابی کند؛ اما این بار، ابعاد حمله آنقدر گسترده بود که رژیم نه توان انکارش را داشت، نه امکان پاسخ.
شاید برای برخی مسئولان، پیدا کردن مقصر آسانتر از پاسخ دادن به این سؤال باشد: چگونه اسرائیل تا این اندازه در عمق خاک ایران نفوذ کرد؟