ایران؛ اسم رمز سرکوب در لباس میهندوستی

👤 گؤکتورک تبریزلی، عضو کمیته دانشجویی تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان (دیرنیش)
در پی جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل، شاهد شکلگیری موجی تازه از تبلیغات داخلی و خارجی از سوی جمهوری اسلامی و حتی برخی جریانهای به ظاهر مستقل و منتقد بودیم؛ تبلیغاتی که در ظاهر با هدف «دفاع از کشور» اما در واقع برای تقویت مشروعیت رژیم و تضعیف صدای مخالفان طراحی شدهاند.
👈 ادامه مطلب
Araz News آراز نیوز, [۲٫۰۸٫۲۰۲۵ ۲۰:۱۵] رژیم جمهوری اسلامی بلافاصله پس از آغاز تنش با اسرائیل، با استفاده از واژگانی همچون «تمامیت ارضی»، «وحدت ملی» و «دفاع از وطن»، تلاش کرد تا فضای داخلی را نظامی و امنیتی کند. آنها گفتند: اکنون زمان اتحاد است، چون دشمن به ایران حمله کرده؛ و در چنین شرایطی، هر گونه انتقاد یا اعتراض، خیانت و وطنفروشی تلقی میشود.
اما واقعیت این است که بسیاری از مردم ایران، بهویژه ملل تحت ستم چون تورکها، کردها، بلوچها و عربها، زنان و اقلیتهای دینی و مذهبی و… خود را نه در نظام جمهوری اسلامی که در سایهی آن، سرکوبشده و نادیدهانگار میبینند. برای این گروهها، دفاع از «ایران» به معنای دفاع از ساختاری است که زبان، فرهنگ، جنسیت، دین، باور، عقیده و آزادیشان را انکار میکند.
در این میان، برخی چهرههای به ظاهر مستقل، روشنفکرنماها، مجریان برنامههای یوتیوبی، و حتی رسانههایی که خود را اپوزیسیون معرفی میکنند، ناگهان در هماهنگی کامل با روایت حکومتی شروع به گفتن این جمله کردند: «موضوع ایران است، نه جمهوری اسلامی.» این گزاره ظاهراً میهندوستانه، اما در واقع نوعی مهندسی افکار عمومی است.
هدف از این پروژه چیست؟ مشروعیتسازی برای ساختاری که در بحران است؛ ساختاری که مشروعیت داخلی و بینالمللیاش را از دست داده، اما میکوشد با تغییر صحنهی بازی، خود را نه به عنوان «رژیم» بلکه به عنوان «ملت» جا بزند.
در چنین فضای مغشوشی، مفاهیم از معنا تهی میشوند. «وطن» به جای آنکه مفهومی فراگیر باشد که همهی مردمان این سرزمین را دربر بگیرد، به ابزار سرکوب تبدیل میشود. مخالفان، آزادیخواهان، کنشگران حقوق بشر، فمینیستها، فعالان زبانی و اقلیتهای مذهبی و اتنیکی، در این گفتمان، دیگر نه منتقدان مشروع، بلکه «خائنان به ایران» معرفی میشوند.
آنها که به زبان مادری خود آموزش میخواهند، آنان که عدالت اقتصادی میطلبند، عدم تمرکز سیاسی یعنی فدرالیسم را خواهانند و حتی آنهایی که صرفاً خواهان اصلاحات سیاسی هستند، همه با برچسبهایی چون «تجزیهطلب»، «ضد ایرانی» و «مزدور بیگانه» مورد هجمه قرار میگیرند.
در نهایت، باید گفت که «ایران» در گفتمان رسمی و حتی در بسیاری از جریانهای به ظاهر منتقد، به اسم رمز جدیدی برای بقا و سرکوب تبدیل شده است. واژهای که به جای همبستگی، انحصار میآفریند؛ به جای آزادی، حذف میکند؛ و به جای حقیقت، روایت امنیتی ارائه میدهد.
«ایران» از یک مفهوم سرزمینی، به ابزاری برای پاکسازی صداهای مخالف تبدیل شده است. در جمهوری اسلامی ایران، میهندوستی به معنای اطاعت است، و هر گونه انتقاد بهعنوان خیانت. آنجا که واژه «ایران» بر زبان حاکمان جاری میشود، در واقع سرکوب در راه است.
تا زمانی که «ایران» به عنوان پوششی برای جمهوری اسلامی به کار رود، هیچ گفتگویی درباره آزادی، عدالت و حق تعیین سرنوشت نمیتواند صادقانه و ثمربخش باشد.