آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
جمعه ۱۰ام فروردین ۱۴۰۳
شما اینجا هستید: / اندیشه / نقد «دوزخیان روی زمین» اثر فرانتس فانون

نقد «دوزخیان روی زمین» اثر فرانتس فانون

نقد «دوزخیان روی زمین» اثر فرانتس فانون
26 آگوست 2015 - 00:38
کد خبر: ۱۸۰۹۲
تحریریه آرازنیوز

محمد امین محمدپور

دوزخیان روی زمین ره آورد یک تجربهء انقلابی پیروز دوران ما است.ملتی دست تنها، در بیابانهایی به صافی کف دست و در کوه های عریان به انقلاب دست یازید و پیروز شد. این آزمایش سخت و پر بها، افق های تازه ای به روی انسانیت رزمنده گشود و نظریه های نوی را بسان نوری تازه فرا راه انسان های اسیر قرار داد. نویسنده آن افق ها و این نظریه ها را که در مورد شکل های استعمار و ستمگری در الجزایر و طرق مبارزه با آن است، برای خوانندگانش تعریف و تشریح و تحلیل می کند و در راستای نوشتار خود با زبانی بسیار غنی به بررسی روانشناسی شخصیتی بر روی هر دو قشر و حالات روانی که بر ایشان حادث شده می پردازد.

در عرض چند سال جمهوری چهارم فرانسه مجبور شده بود متصرفات استعماری خود را در هندوچین، تونس و مراکش ترک گوید. ارتش فرانسه با شکستی که در ” دین بین فو ” متحمل شد، سخت تحقیر شده بود و نظامیان آن قصد داشتند که عقب نشینی را متوقف کنند. طبیعی بود که محل توقف این عقب نشینی الجزایر باشد. الجزایر از سال ۱۸۳۰ جزئی از فرانسه شده بود، و استعمار، در آن ریشه ای عمیق داشت. علاوه بر منافع اقتصادی وسیع در الجزایر که شامل نفت صحرا هم می شد، بیش از یک میلیون مهاجر اروپایی در الجزایر زندگی می کردند و مشغول کار کشاورزی بودند.

شورش در سال ۱۹۵۴ آغاز شد. ” مندس فرانس ” نخست وزیر وقت فرانسه اعلام کرد که شورش سرکوب خواهد شد. پیروزی انتخاباتی جناح چپ در سال ۱۹۵۶ این نوید را پدید آورد که بین دو طرف سازش برقرار شود یا به دادن امتیاز تن دردهند، ولی در اوایل سال ۱۹۵۶، ” گی موله ” نخست وزیر سوسیالیست فرانسه تسلیم طرفداران الجزایر فرانسه شد و پس از آن، جنگ به صورت کامل و عمومی درآمد؛ و شدّت عمل، تنفر، قتل و شکنجه به بوتهء سخت ترین آزمایش ها گذاشته شد. قتل و کشتار و شکنجه از الجزایر به خود فرانسه نیز گسترش یافت. از هر ده تن الجزایری، یکی در این جنگ از میان رفت. این قتل و کشتار سبب شد که جمهوری چهارم سرنگون شود و شبح حکومت نظامی و فاشیسم بر فرانسه سایه افکند. بدین ترتیب بود که فانون، با شدت عمل آشنا شد. عقایدش دربارهء این جنگ، در دو جلد مجموعه مقالات ” استعمار میرا ” و ” انقلاب آفریقا ” درج شده است. تمام اقدامات پلیسی و امنیتی برای دستگیری طرفداران جبهه آزادی بخش ملی انجام گرفت و طرفداران جبهه، به اسارت مقامات فرانسوی در می آمدند. این قبیل عملیات اختناق آور و سایر اقدامات سرکوب کننده موثر واقع شد. تروریسم شهری از بین رفت، جبهه آزادبخش ملی به اطراف شهرها عقب نشینی کرد و فعالیت های خود را در جنگ چریکی متمرکز ساخت. دید اساسی ” دوزخیان روی زمین ” از مجموع این اتفاقات، برای فانون پدید آمد.

duzakhiyan
این اثر فانون با مقدمه ژان پل سارتر چاپ شد.

” فرانتس فانون ” مجاهدی بود که علیه امپریالیسم و ستم و تبعیض نژادی به پا خواست. در سال ۱۹۲۵ در مارتنیک به دنیا آمد.در فرانسه به تحصیل پزشکی پرداخت و متخصص امراض روانی شد. برای دورهء کار آموزی به الجزایر فرستاده شد، مسائل اجتماعی و سیاسی این کشور چنان او را به خود مشغول داشت که میهن دوم، یا در حقیقت میهن راستین او الجزایر شد. هم در آغاز، جنگ های انقلابی الجزایر و تجربه های شخصی اش در تماس با مردم فقیر و عادی، راه گشای او در پیوستن به انقلابیون الجزایر شد.در صفوف مبارزان راه آزادی در آمد و تا پایان عمر الگوی زنده ای از نظم و احترام به اصول بود.معالجه کرد، مطالعه کرد و نوشت .عضو هیات دبیران روزنامه ی ” المجاهد ” بود و مقالات بسیار نوشت. فانون در سی و شش سالگی به بیماری سرطان خون درگذشت و نتوانست پیروزی انقلاب الجزایر را ببیند.

” دوزخیان روی زمین ” در آخرین سال حیات فانون نوشته شد و به چاپ رسید و شهرت و نفوذ امروز فانون بیشتر زادهء این کتاب است. این کتاب به نحوی مرتب و منظم بر اساس جامعه شناسی نوشته شده است. فانون از صحنهء جنگ الجزایر که هنوز ادامه داشت کناره می کشد و وضع وخیم جهان سوم را به طوری کلی از نظر می گذراند. علاقهء فانون اغلب به سخن موجز و جملات قصار است. سیمای وسیع و بزرگ جهان سوم با ضربه ها و حرکات پی در پی قلمی تصویر می شود که مدام از رنگ آفریقا عاریت می گیرد. فانون، دربارهء آسیا چیزی نمی گوید. کتاب در زمان حال روایت می شود ولی ترتیب و توالی تاریخی فانون در نوسان های کوتاه میان زمان گذشته و حال، حال و آینده و آینده و گذشته، خود را گم می کند. بار دیگر ” هست ” و ” باید باشد ” و ” واقعی ” و ” خیالی “، درون اظهار نظری قاطع به صورتی یکجا و یک کاسه ارائه می شوند. با وجود اینها، دوزخیان روی زمین یکی از اسناد سیاسی عصر ماست و الهام‌بخش جنبش آزادی‌خواهی ضد امپریالیستی برای بیشتر از چهار دهه بوده‌است. این کتاب همچون قالبی نیست که فانون رویداد انقلاب را در آن ریخته باشد، بلکه بیان علمی یک آزمایش انقلابی است. نظرها و قالب های از پیش ساخته نیستند که محک انقلاب الجزایرند، بلکه این انقلاب الجزایر است که در کتاب دوزخیان زمین به مثابه محک صحت و سقم نظریه ها به کار می رود.

اگر نویسنده برای روشنی کلامش، نمونهء الجزایر را برگزیده است، می خواسته اهمیت نقشی را نشان دهد که پیکار این ملت در آگاهی و شعورش پیدا کرده است. روشن است که خلق های دیگر از راه های گوناگون به همین نتیجه رسیده اند. در الجزایر ملت بهتر دانست که زورآزمایی قابل احتراز نبود اما در کشورهای دیگر به یمن مبارزهء سیاسی و کار توضیحی حزب، مردم به همین نتایج رسیده اند. در دوزخیان روی زمین، دنیای سوم به وجود خود آگاهی می یابد و از زبان نویسنده با خود سخن می گوید. در محدودهء دنیای سوم مللی هستند که اسیرند، مللی دیگر که برای رسیدن به حق حاکمیت در نبردند و بالاخره مللی که آزادی تمام یافته اند ولی دائم زیر تهدید حملهء امپریالیست ها به سر می برند. در آتش پیکار، همهء موانع باید از پیش پا برداشته شوند. نویسنده هیچ چیز را پنهان نمی کند، نه ضعف، نه اختلاف، نه سحر زدگی ها و فریبکاری ها را. در این کتاب به خواننده علیه خطرناک ترین تعلقات هشدار داده می شود: علیه رهبر، علیه شخص پرستی و همچنین علیه گذشته دور فرهنگی. فرهنگ حقیقی، انقلاب است. معنای این حرف اینست که فرهنگ حقیقی در دامان انقلاب به وجود می آید. ” تنها به خاطر آزادی مردم نیست که باید نبرد کرد. باید در تمامی مدتی که نبرد ادامه دارد نیز، به مردم و نخست به خود مقام و موقع انسانی را بازآموخت. باید راه های تاریخ را به آغاز رفت و از آنجا به فراز آمد، تاریخ انسان را، انسانی را که به دست انسانها دوزخی شده است. باید برخورد آشنای مردم خود و انسانهای دیگر را برانگیخت و میسر ساخت ” ( ص ۸۴ ).

این کتاب که به صورت رمان خطی نوشته شده است از ” قهر “، ” خودجوشی “، و از ” وجدان ملی” سخن می گوید و نقش هر یک را در انقلاب رهایی بخش انسان بر می شمرد و به خوانندگانش خودجوشی و خود عنانی و لزوم و خطرهای تشکیلات را نشان می دهد. فانون بعد از انگلس نخستین کسی است که نقش خلاق قهر را در آفرینش تاریخ روشن ساخته است. نویسنده به خوبی نشان می دهد که این قهر، نه طوفانی است واهی، نه رستاخیز غرایز وحشی و نه حتّی نتیجه کینه توزی است بلکه خود انسان است در حال از نو ساختن خود، تنها قهر است که می تواند آنها را از بین ببرد.مسئله ای که مطرح می کند این است که به این قهر که از تمام وجنات ستمدیده می بارد جهتی دیگر بخشیده شود.” مبارزه مسلّحانه نشانه آنست که ملّت تصمیم دارد جز به قهر و مبارزه قهرآمیز اطمینان نکند ” ( ص ۳۰ ) . ” بازتاب ریشخند این امر، که ستم دیده چیزی جز زبان زور سرش نمی شود این است که ستمگر جز زبان زور نمی شناسد ” ( همان ). گسترش قهر در میان خلق ستم دیده متناسب با خشونتی است که رژیم ستمگر علیه او به کار می برد.

سارتر در مقدّمه می نویسد: ” طرفداران عدم خشونت خوب وضعی دارند، نه قربانی و نه میر غضب، بزنید به چاک، اگر شما قربانی نیستید بدانید وقتی دولتی که شما به آن رای داده اید و ارتشی که برادران جوان شما بدون تردید و پشیمانی در آن خدمت کرده اند اقدام به کشتار دسته جمعی می کند یقینا میر غضب هستید…اگر قهر از امشب شروع شده بود و استثمار و ستمگری هرگز در این دنیا وجود نمی داشت شاید عدم خشونتی که شما تجویز می کنید می توانست دعوا را آرام کند ولی اگر تمامی رژیم و حتّی اندیشه های ” غیر خشن ” شما پروردهء یک ستمگری هزار ساله است، سکوت و بی حرکتی شما جز اینکه شما را در صف ستمگران قرار دهد کاری نمی کند …”

اکنون ستمگری در دژ خود نیز وا مانده است و قهر و تاراندن به این جامعه نیز دامن کشیده است.نسلی که نگران آینده است در خاور میانه و آفریقا.نسلی که آینده ساز است از ارزش های جامعه، از ارزش هایی که به طور جاودان معتبرش می انگارند امید بریده است.این نسل در سراسر دنیا هر جا که توانسته است بیرق شورش بر این فرهنگ را برافراشته است. این عصیان نسلی است که می خواهد اندیشه را از قید و بند باز رهاند و از تمام تواناییش در خلاقیت انقلابی سود جوید.این راه سلطه زدایی راهی است که به پیروزی انسان می انجامد.نویسنده انسانیت را بدین راه می خواند.

فانون در بخش فرهنگ ملی می نویسد: ” هر نسلی باید از میان تاریک و روشنی رسالت خویش را کشف کند، آن را به انجام رساند و یا به آن خیانت ورزد ” ( ص ۳۳ ).

فرهنگ ملی در جریان نبردها، در زندان، و در پاسگاه های نظامی شکل می گیرد.بنا بر این نباید برای یافتن عناصر همساز به منظور مقابله با قلب سازی های ستمگر به غرق شدن در گذشته مردم اکتفا کرد. ” فرهنگ ملی فولکلور نیست. فولکلوری نیست که توده گرایی مجرد، باورش شده است که از آن به کشف حقیقت ملت می توان رسید.فرهنگ مشتی ادا و اطوار از گذشته مانده نیست.به دیگر سخن مشتی ادا که با واقعیت ملت خیلی کم رابطه دارند نیست.فرهنگ ملی مجموعه کوشش هایی است که یک ملت در زمینه اندیشه انجام می دهد تا عمل؛ عملی را که چون ملاط مردم را به هم پیوسته و بر سر پا نگه می دارد، توصیف کند و توجیه کند و ارج بخشد ” ( ص ۴۹ ).

اگر انقلاب ها به دست انسانها صورت می گیرد در عوض انقلاب ها نیز انسان ها را دیگرگون می سازند و آزاد می کنند. فانون در دومین اثر خود ” جامعه شناسی یک انقلاب ” این دگرگونی های حاصل از انقلاب را بررسی می کند.سه سال بعد، پس از آن که در جامعه شناسی یک انقلاب خطوط سیمای الجزایر نموده شد، فانون باز هم در کار مبارزه و تفکر بود و سپس تجارب برادران و هم خودش، تجارب یک انقلاب بزرگ و بی مانند را در ” دوزخیان روی زمین ” جمع و در اختیار خلق ها قرار می دهد.

نویسنده یادداشت های روان پزشکی را در آخر این کتاب می آورد و از این کار گزیری ندارد. ” پدیده هایی که نزد بازیگران نمایش ” آرامش ” و یا در میان مردم ” آرام شده ” به ظهور پیوسته اند ” (ص ۵۸ ).راستی آنست که ستم به حکم ماهیت خود برای بیمارستان های امراض روانی مشتری ساز بزرگی است. طبقات مسلّط شیوه های جنگ روانی با موفقیت به کار می برند، این شیوه ها که فانون پایان کتاب را به تشریح آنها و تاثیرات آنها اختصاص می دهد، بر اساس به وجود آوردن آلرژی ایجاد کرده و می کنند. روشنفکرانی که برای جنگ روانی تربیت می شوند و کار این روشنفکران هم بدگویی زبانی و قلمی است و زمینه را طوری فراهم می آورد که دشمن به آسانی بتواند گلوی مبارز ثابت قدم را بفشارد .

زبان فانون در دوزخیان روی زمین زبان تفکر است و نه زبان حافظه، زیرا که او تنها وظیفه نویسنده را واداشتن خواننده به تفکر می دانست.

منابع:

۱٫ فرانتس فانون. ( مرداد ۱۳۵۲ ). انقلاب آفریقا.ترجمهء محمّد امین کاردان، تهران: خوارزمی.

۲٫ فرانتس فانون. ( شهریور ۱۳۵۳ ).پوست سیاه، صورتک های سفید. ترجمهء محمّد امین کاردان، تهران: خوارزمی.

۳٫ فرانتس فانون. ( ۱۳۵۷ ). سال پنجم انقلاب الجزایر. ترجمهء تابنده، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

۴٫ فرانتس فانون. ( ۱۳۵۷ ). دوزخیان روی زمین.ترجمهء علی شریعتی، اهواز:تلاش.

۵٫ کات، دیوید. ( بهمن ۱۳۵۱ ). فانون.ترجمهء رضا براهنی، تهران:خوارزمی.

منبع نوشته: هفته

هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

روی خط خبر