آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
پنج شنبه ۱۹ام مهر ۱۴۰۳
شما اینجا هستید: / مرکز تحقیقات / حرکت ملی آزربایجان و پیشینه تاریخی آن

حرکت ملی آزربایجان و پیشینه تاریخی آن

حرکت ملی آزربایجان و پیشینه تاریخی آن
1 ژانویه 2017 - 20:57
کد خبر: ۳۱۰۱۸
تحریریه آرازنیوز

چکیده

این مقاله برای بررسی پیشینه سیاسی تاریخی جنبش‌های رخ داده در آزربایجان و نگاه روشنفکر آزربایجانی به این رویدادها و چگونگی بررسی اوضاع و شرایط سیاسی کنونی با پشتوانه تاریخی‌اش خواهد کوشید. سیر اتفاقات سیاسی رخ داده در تاریخ معاصر آزربایجان در این مقاله بررسی خواهد شد تا حرکت ملی مدرن آزربایجان و جهت‌گیری‌های سیاسی و بنیه‌های فکری و عقیدتی این جنبش در بستر تاریخ معاصر آزربایجان تقدیم خوانندگان گردد.

مقدمه

ملت آزربایجان در طول تاریخ همواره ثابت کرده است که روح عصیانگر و ناآرامی دارد که میل و عطش به آزادی در آن موج می‌زند. در طول تاریخ معاصر، آزربایجان آغازگر رهایی از سنت و عبور به مدرنیته بوده و همواره کوشیده تا از خودکامگی پادشاهان به قانون، از ظلم به عدالت و از استعمار به رهایی و مطالبه حق حاکمیت ملی پلی بزند. تقلای این روح عصیانگر ملت آزربایجان در جنبش‌های مشروطیت، نهضت خیابانی و ۲۱ آذر، نهضت شریعتمداری و دیگر انقلابات آزربایجان به چشم می‌خورد. تمامی این آزادیخواهی‌ها با مکتب «یا آزادی یا مرگ» گره خورده بود تا روح عصیانگر این ملت عظمت تاریخ را به سخره گیرد. از جان گذشتگی جوانان این خاک برای آزادی، استقلال و رهایی از استثمار و استعمار، روح بزرگ و سرشار از معنویات این ملت را در صفحات تاریخ به نمایش می‌گذارد. روحی بزرگ که فارغ از میل شدید به آزادی و رهایی هنوز سایه‌های سیاه استبداد و استعمار را در آسمان خود می‌بیند. امروز نیز این روح عصیانگر نظاره‌گر ننشسته و علی‌رغم تمامی زخم‌هایی که بر تن دارد و با بدترین شکل استعمار و توتالیتریسم مواجه است سر بر لاک خود نبرده و فریاد آزادی و رهایی سر می‌دهد که امروز در قالب جنبشی مدرن با نام «حرکت ملی آزربایجان» نمو پیدا کرده است. روشنفکر این جنبش مدعی است که جنبش اخیر تجربیات انقلابات نافرجام پیشین را در خورد دارد و از موفقیت‌ها و شکست‌های پدران خود درس گرفته است. عمده‌ترین اختلاف روشنفکر این جنبش در ترمین‌هایی چون «منافع ملی»، «ملت» و «وطن» نمو پیدا کرده و شاهد اختلاف عمده‌ی این جنبش در تعریف این ترمین‌ها با پدران خود در تاریخ معاصر هستیم.

نگاهی کوتاه بر تاریخ آزربایجان

تورک‌های آزربایجان در تاسیس امپراطوری‌های بزرگ همچون سلجوقی، غزنوی، خوارزمشاهی، آتابکیان، ایلخانیان، آق‌قویونلوها، قاراقویونلوها، افشار، صفوی و قاجار نقش اساسی بازی کرده‌اند و قرن‌‌ها بر این مناطق حکمرانی کرده‌اند.

سرزمین تاریخی آزربایجان از شمال به داغستان و کوههای قفقاز، از غرب به سرزمین آناتولی، از شرق به دریای خزر و از جنوب به کردستان و از جنوب شرقی با فارسستان (پرشیا) همسایگی دارد. مناطق تاریخی آزربایجان شامل کرکوک عراق، بورچالی گرجستان، دربند داغستان و ارمنستان کنونی را شامل می‌شد. بعد از جنگ قادسیه و فروپاشی حکومت پارس ساسانی به دست اعراب، حکومت غزنویان آغاز و تا فروپاشی حکومت تورک قاجار، حدود هزار سال مناطق آزربایجان و ایران کنونی به دست خاندان تورک اداره شده و تاثیر بسزایی در فرهنگ و زبان و تاریخ آزربایجان برجای گذاشته است.

به دنبال جنگهای نابرابر بین امپراطوری‌های قاجار و تزار روسیه در سال‌ ( ۱۸۱۳میلادی – ۱۱۹۲هجری شمسی ) عهدنامه گلستان و در سال ( ۱۸۲۸ میلادی – ۱۲۰۶ هجری شمسی ) عهدنامه تورکمنچای بین دو امپراطوری بسته شده و اراضی تاریخی آزربایجان به دو قسم تجزیه شد و اوراق سیاه تاریخ آزربایجان در این سالها رقم خورد.

نخستین تقلای ملت آزربایجان برای عدالت، برقراری قانون و آزادی در سال(۱۹۱۱میلادی- ۱۲۸۵ هجری شمسی) با پیروزی جنبش مشروطه به اوج رسید. در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ با امضای حکم مشروطه توسط مظفرالدین شاه قاجار قانون اساسی نوشته و مجلس شورای ملی تاسیس گردید. آزربایجان در به ثمر رسیدن انقلاب مشروطه نقش اساسی و پررنگی داشت؛ بطوریکه نقش روشنفکران آزربایجان به خصوص سوسیال دموکرات‌ها در این انقلاب انکارناپذیر است. ارتباط عمیق روشنفکران این سوی آراز با روشنفکران هم‌وطن در آن سوی آراز و تبادلات فکری علمی که از آزربایجان شمالی در مورد دستاوردهای جدید غرب در مورد حکومت قانون و حکومت مشروطه به روشنفکران آزربایجان جنوبی منتقل می‌شد؛ در بوجود آمدن انقلاب بورژوایی مشروطه در ممالک محروسه قاجار نقش عمده‌ای داشت. اگرچه بعدها استبداد برخی از دستاوردهای انقلاب مشروطه را به زور توپ و کمک روسها برباد داد؛ اما قانون اساسی و مجلس به عنوان یادگار این انقلاب برجای ماند. از جمله بزرگترین خدمات انقلاب مشروطه و روشنفکران آن دوره اعاده حق حاکمیت ملی برای آزربایجان یعنی قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که حق اداره امور داخلی را برای آزربایجان مشروع و قانونی دانسته بود. همچنین روشنفکران و مجاهدین آزربایجان در مکتوب‌های به جای مانده احتمال جدایی آزربایجان از ایران را به عنوان تهدید برای قبول کردن حکومت مشروطه عنوان کرده و از مردم آزربایجان با عنوان ملت آزربایجان یاد کرده‌اند که نشان از آگاهی فکری روشنفکر و مجاهد انقلابی آن دوران در آزربایجان است. روشنفکر و مجاهد آزربایجانی آگاه است که سرزمین آزربایجان پاره‌ی جدانشدنی ممالک محروسه نیست و سرزمینی دارای هویت مخصوص به خود است که اگر شرایط ایجاب کند برای منافع خود قادر است از این اتحادیه خارج شود.

در سال ۱۹۲۵میلادی-۱۳۰۴ هجری شمسی با فروپاشی حکومت قاجاریه و بدست گرفتن قدرت توسط رضاخان حاکمیت تورک‌ها بر فلات ایران تماما از دست رفت و حاکمیت دیکتاتوری رضا شاه آغاز شد. حکومتی که روشنفکرانی با افکار نژادپرستانه از آن به شدت حمایت می‌کردند. افکار و ایدئولوژی حکومت جدید برگرفته شده از افکار و ایده‌های یکسان‌سازی قومی-ملی بود که توسط گوستاو لوبون و آرتور دو گوبینو متفکرین فرانسوی بنیان گذاشته شد و در قرن ۱۹در دنیای غرب آن دوران رواج ‌یافته و هوادارانی نیز به دست آورد. حتی پیدایش نازیسم در آلمان تحت تاثیر آثار و افکار گوبینو که به برتری نژاد آریایی بر سایر نژادها معتقد بود، شکل گرفت. یکسان‌سازی قومی بر محوریت ناسیونالیسم افراطی فارس، سرکوب حکومت‌های سنتی محلی در مناطق غیرفارس و اسکان اجباری عشایر ، تغییر نام ممالک محروسه قاجار (ایران) به ایران و یکسان‌سازی لباس‌ها و تلاش‌ها برای از بین بردن زبان‌های غیر فارس در آزربایجان، کردستان، عربستان و بلوچستان آغاز شد. ایده‌های یکسانسازی در ایران طرفدارانی چون احمد کسروی، محمود افشار، تقی ارانی، تقی زاده و به اصطلاح روشنفکرانی از این دست داشت که رژیم پهلوی را حمایت می کردند.

با اشغال ایران در سال ۱۳۲۰ه.ش و تبعید رضاشاه از ایران و ضعف حکومت مرکزی، در سال ۱۳۲۴ -۱۹۴۵ حکومت ملی آزربایجان به رهبریت سید جعفر پیشه‌وری به مرکزیت تبریز تاسیس شد و آزربایجان جنوبی به مدت یکسال به صورت خودمختار و توسط ملت آزربایجان اداره گردید. اما بعد از گذشت یکسال و عقب‌نشینی نیروهای نظامی بلشویک از آزربایجان به دنبال توافقبر سر امتیاز دریای شمال بین تهران و مسکو و حمایت بریتانیا از حکومت شاهنشاهی محمدرضا شاه پهلوی، ارتش آریامهری وارد خاک آزربایجان شده و هزاران تن از مردم بیگناه آزربایجان را به خاک و خون کشیده و قتل عام کرد بطوریکه هنوز هم از گورستان‌های جمعی در شهر تبریز کشف می‌شود. در مدت یکسال تمامی علوم در مدارس و دانشگاه تازه تاسیس آزربایجان به زبان تورکی تدریس شد و زبان تورکی به عنوان زبان رسمی دولت در آزربایجان در تمامی ادارات دولتی به کار گرفته شد. فرقه دموکرات آزربایجان در نهضت ۲۱ آذر و حکومت ملی آزربایجان، تجربیات مشروطه و جنبش آزادیستان را در خود داشت و نواقص حکومت آزادیستان را به خوبی جبران کرده بود. پیش از آن شیخ محمد خیابانی کسی که در مرکزی غیبی تبریز و انقلاب مشروطه فعالیت کرده و تجربه کسب کرده بود؛ به سال ۱۲۹۹ هـ.ش نهضت آزادیستان را رهبری کرد و نزدیک به یک سال آزربایجان را به مرکزیت تبریز اداره کرد. حزب دموکرات آزربایجان به رهبریت شیخ محمد خیابانی در به ثمر رسیدن این نهضت نقش بسزایی داشته است.

در آزربایجان شمالی نیز که تحت سیطره و استعمار حکومت تزار روسیه بود در سال ۱۹۱۸ و با فروپاشی سلسله تزار و انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ توانست به رهبری محمدامین رسول‌زاده اولین جمهوری مستقل و دموکراتیک را در خاک آزربایجان تاسیس کند. اگرچه عمر جمهوری دموکراتیک آزربایجان کوتاه بود اما موجب شد تا ملت آزربایجان تئوریزه شود و پرچم ملی آزربایجان و زبان مدرن تورکی آزربایجان با الفبای لاتین به میان آید. جمهوری دموکراتیک آزربایجان اولین جمهوری در دنیای اسلام بود که بیش از بسیاری از دولتهای اروپایی حق انتخاب شدن و انتخاب کردن را برای زنان قائل شد.

محمدامین رسول‌زاده

پرچم ملی و ایده‌ها و دستاوردهای ملی همین جمهوری و رهبر بزرگ آزربایجان محمدامین رسول‌زاده سال‌ها در صندوق‌ها، در خفی و در دل‌ها و از نسل به نسل گذشت تا در سال ۱۹۹۱ جمهوری کنونی آزربایجان در سرزمین‌های شمالی آزربایجان به رهبری ابوالفضل ائلچی بی بار دیگر بنیان نهاده شد. جمهوری آزربایجان به رهبریت ابوالفضل ائلچی بی سیاست ملی‌گرایی و حمایت را در قبال آزربایجان جنوبی اتخاذ و در مجامع بین‌المللی به صورت علنی مطرح کرد. از سوی دیگر جنگ در قره‌باغ دولت نوپای آزربایجان را با مشکلات عمده‌ای مواجه کرد که در نتیجه با حمایت ایران و روسیه حیدر علی‌اف سیاستمدار کهنه‌کار شوروی به حکومت دست یافت. وی توانست با تجربیاتی که در حوزه سیاست داشت؛ اقتصاد آزربایجان را بهبود بخشد.

اما یکی دیگر از نقاط با اهمیت تاریخ در آزربایجان جنوبی به سال‌های (۱۳۵۸-۱۹۸۰) بعد از سال ۱۳۵۷ و انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت. آیت‌ا… سید کاظم شریعتمداری رهبر معنوی حزب خلق مسلمان و با حمایت اکثریت مردم آزربایجان با اصول ارتجاعی قانون اساسی یعنی اصل ولایت فقیه مخالفت کرد و همین موجب شد درگیری بین مردم و نیروهای سپاه رخ دهد و ادارات آزربایجان به خصوص در تبریز بین نیروهای حزب خلق مسلمان و سپاه پاسداران دست به دست شود. همچنین حزب خلق مسلمان در تبریز خواستار نوعی از فدرالیسم برای ایران بود و خق حاکمیت بر امور داخلی منطقه آزربایجان را برای ملت آزربایجان مطالبه می‌نمود. بعد از اینکه حزب خلق مسلمان اداره شهرهای آزربایجان و به خصوص تبریز را به دست آورد آیت‌اله خمینی طی نامه‌ای آیت‌اله شریعتمداری را به بمباران هوایی تبریز تهدید کرد و در مقابل شهریعتمداری برای جلوگیری از خونریزی و برادرکشی مسلمانان ادارات توسط نیروهای خلق مسلمان ترک و سلاح‌ها تسلیم سپاه پاسداران می‌شود. به دنبال آن نیروهای سپاه وارد تبریز شده و عملیات تصفیه و تیرباران برای صدها نفر از هواداران حزب خلق مسلمان و آیت‌اله شریعتمداری اجرا شد. آیت‌اله شریعتمداری معلم آیت‌اله خمینی و کسی که وی را از خطر حتمی اعدام رهانیده بود به دستور خمینی خلا لباس گردیده و به حبس خانگی محکوم شد.

تکامل تاریخی حرکت ملی آزربایجان جنوبی

روشنفکر آزربایجان جنوبی در طول تاریخ ارزش‌هایی چون آزادی، عدالت اجتماعی، حاکمیت قانون و حق حاکمیت ملی را به عنوان آمال و اهداف مبارزات و فعالیت‌های خود قرار داده است. اگر نهضت‌ها و انقلاباتی که آزربایجان در آن‌ها نقش عمده‌ و یا اساسی داشته را بر شماریم، چنانچه در بخش قبلی به آن‌ها اشاره شد انقلاب مشروطه، نهضت خیابانی، نهضت ۲۱ آذر، جنبش حزب خلق مسلمان و در حال حاضر حرکت ملی آزربایجان را می‌توان به جنبش‌ها و انقلابات معاصر آزربایجان نام برد. اگر به بررسی این جنبش‌های سیاسی در تاریخ آزربایجان بنگریم؛ پررنگ‌تر شدن مساله ملی در بین روشنفکران آزربایجان جنوبی را به عینه می‌توان مشاهده کرد. اگرچه در جنبش مشروطه آزادی‌خواهی، قانونگرایی و عدالت برای تمامی ایران مطالبه می‌شد اما قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی یکی از مدرن‌ترین و دموکراتیک‌ترین قوانینی بود که توسط روشنفکر آن دوره برای اداره امور داخلی هر منطقه به دست ملت در قانون اساسی گنجانده شد. اسناد بر جای مانده از آن دوران و نامه‌نگاری‌های مجاهدین و روشنفکران انقلابی نشان می‌دهد که روشنفکر آزربایجانی به هویت خود آگاه بوده است. در نهضت خیابانی نیز با تمامی انتقادهایی که بر عملکرد آن می‌رود برقرار کردن حکومت خودمختار در داخل مرزهای ایران و به دست گرفتن حق حاکمیت در تبریز برای آزربایجان بار دیگر در تاریخ آزربایجان برگ زرینی گشوده است. اما در نهضت ۲۱ آذر روشنفکر آزربایجانی علیرغم اینکه نمی‌خواهد بالکل پیوندها را با ایران پاره کند اما به هویت تورکی و ملی خود آگاه و عالم است و به آن افتخار می‌کند. در این برحه از تاریخ روشنفکر آزربایجانی هویت تورکی خود را بازمی‌یابد و آن را تمام و کمال در آغوش می‌گیرد، اما به دلایل ایدئولوژیکی خواهان آن است که آزادی و عدالت به دست آورده‌اش را با مردم سایر مناطق ایران تقسیم کرده و آن‌ها را نیز در این شیرینی سهیم کند. کمک‌های بی دریغ حکومت ملی آزربایجان به مردم کُرد در مهاباد برای رسیدن به حق حاکمیت نمونه بارز این مدعی است.

بازی تراختور آزربایجان و الجزیره امارات

امروزه اما حرکت ملی آزربایجان علی‌رغم اعتقاد و پایبندی به ارزش‌های پدران و مادران خود از جمله آزادی‌خواهی، عدالت‌طلبی، قانون‌گرایی مدرن و دموکراتیک و حق حاکمیت ملی، به «رهایی» نیز می‌اندیشد و آن را ارجح‌ و ملزوم تعریف می‌کند. امروز روشنفکر و فعال سیاسی آزربایجان جنوبی پیش از آنکه به ایدئولوژی‌ها دل ببندد به وطن و ملت می‌اندیشد و چاره‌ی رسیدن به آزادی، عدالت و قانون را در تکیه کردن به ملت خویش می‌داند. امروز روشنفکر آزربایجان معتقد است که برای رسیدن به آزادی، ابتدا باید به رهایی از یوغ استعمار اندیشید. ملتی که با انکار هویت روبروست، همواره تحقیرشده و فاقد عزت نفس ملی است چگونه می‌تواند برای آزادی جانفشانی کند؟.

حرکت ملی در آزربایجانِ امروزی

در دهه ۷۰ ه.ش با فروپاشی شوروی، فروریختن نظام دوقطبی و برپایی کشورهای تورک و به خصوص استقلال جمهوری آزربایجان و ظهور شخصی چون ابوالفضل ائلچی‌بی، «آزربایجان جنوبی» را تحت تاثیر قرار داد. جامعه آزربایجان جنوبی بعد از تجربه کردن حکومت اسلامی در ایران حالا حرکتی به سوی «خود» آغاز می‌کرد. آزربایجان جنوبی در این دهه با تکیه بر تاریخ معاصر خود و پیشروی روشنفکرانی چون جواد هیئت، محمدتقی زهتابی، صمد سرداری‌نیا، فرزانه و دیگر متفکرین در زمینه زبان و تاریخ تورک و آزربایجان، زمینه‌ برای برخاستن دوباره ملت تورک آزربایجان برای مبارزه برای رسیدن به آزادی را فراهم کرد.
دلایل آغاز دوباره حرکت ملی آزربایجان در سالهای دهه ۷۰ را می توان در سه عامل بررسی کرد:

۱- عوامل درونی

۱- الف) عواملی که محیط به ایران است.

عوامل درونی مربوط به کل ایران می تواند موضوعات بسیاری را شامل شود اما مهمترین عامل درونی در کل ایران که نقش کاتالیزور حرکت ملی آزربایجان جنوبی را بازی کرد، ناکامی سیستم و رژیم نوپای جمهوری اسلامی در سیاست خارجه، اقتصاد و فرهنگ بود. ناکامی رژیم در ساحه‌های بین المللی و سیاست خارجه متناقض و نادرست رژیم در منطقه از سویی و از سوی دیگر فشار اقتصادی بر مردم و عدم رشد اقتصادی آنچنان که دولتمردان و رهبران بلندپاسه رژیم وعده می‌دادند باعث شد تا جمهوری اسلامی در نقطه ضعف قرار گیرد. علاوه بر اینها عوامل فرهنگی و فشار رژیم بر مردم در ساحه‌های فرهنگی و اجتماعی و عدم آزادی برای فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی موجب شد تا جکومت اسلامی با موضوع عدم مشروعیت مواجه گردد.

۱-ب) عواملی که محیط به آزربایجان جنوبی است.

در بعد آزربایجان جنوبی اما با گذشت سالها و اعمال نشدن وعده‌های برابری مسلمانان با هر زبان و نژاد و قوم موجب بوجود آمدن این سوال شد که «آیا جمهوری اسلامی ایران علیرغم وعده‌های برابری و برادری، سیاست‌های نژادپرستانه یکسانسازی قومی در رژیم قبلی را تداوم می‌بخشد؟»

۲- عوامل جهانی

دهه ۷۰ اتفاقات مهمی در جهان افتاد از جمله فروپاشی شوروی و پایان جهان دوقطبی و آغاز عصر گردش اطلاعات بوسیله رشد تکنولوژی‌های ارتباط جمعی عواملی بود که جامعه آزربایجان جنوبی را تحت تاثیر قرار می‌داد. دسترسی به خبرها و اطلاعات کشورهای تورکیه و آزربایجان شمالی و تبادلات فرهنگی باعث شده بود تا روشنفکران و مردم آزربایجان جنوبی تحت تاثیر قرار گیرند.

۳- عوامل منطقه‌ای

پیشرفت اقتصادی و فرهنگی تورکیه در همسایگی آزربایجان جنوبی، استقلال جمهوری آزربایجان در همسایگی آزربایجان جنوبی، ظهور رهبری به نام ابوالفضل ائلچی‌بی، مساله قره‌باغ اشغالی و حمایت رژیم جمهوری اسلامی ایران از دولت اشغالگر ارمنستان از عواملی بود که در منطقه روشنفکر و مردم آزربایجان جنوبی را تحت تاثیر قرار می‌داد.
در حالیکه زبان و فرهنگ و هویت تورکی آزربایجان جنوبی ممنوع بوده و همواره مورد تحقیر قرار می‌گرفت؛ پیشرفت اقتصادی و فرهنگی تورکیه باعث شد تا جامعه آزربایجان جنوبی توجه بیشتری به مدیای تصویری این کشور تورک برساند و شاهد پیشرفت و سربلندی یک ملت تورک در همسایگی اش باشد. از سوی دیگر ظهور رهبری ائلچی بی در آزربایجان شمالی و حمایت آشکار وی از فعالین آزربایجان جنوبی و مطرح کردن مساله آزربایجان جنوبی در مجامع مهم بین المللی موجب شد تا فعالین ملی درآزربایجان جنوبی از اعتماد به نفس بیشتری نسبت به قبل برخوردار شوند.
از سوی دیگر حمایت جمهوری اسلامی ایران از ارمنستان در جنگ قره باغ احساسات مردم را در مورد حمایت یک حکومت اسلامی از یک دولت اشغالگر غیرمسلمان در جنگ با یک کشور اسلامی جریحه دار کرد و اولین جرقه‌های اعتراضات عمومی حرکت مدرن آزربایجان آغاز گردید.

اعتراضات

خودآگاهی ملی و هویتی در آزربایجان جنوبی رفته رفته افزایش یافته و در نهایت در تجمعات و اعتراضات به صورت نافرمانی مدنی نمو پیدا می‌کند. در سال‌های ۲۰۰۰ میلادی برابر با آغاز دهه ۸۰ شمسی، تجمعات فعالین ملی در قلعه بابک در روز میلاد قهرمان آزربایجان و به دنبال آن استقبال مردم از این تجمع به عنوان اولین تجمعات آزربایجانیان در تاریخ حرکت ملی که در آن روح هویت‌گرایی و بازگشت به هویت تورکی موج می‌زد در تجمع سال ۱۳۸۰ که جمعیتی بیش از یک میلیون حاضر شده بود اوج یافت. بعد از چند سال و برگزاری تجمعات در قلعه بابک توسط فعالین ملی و ملت، حکومت مرکزی این تجمعات رادر راستای تهدید منافع ملی و حکومت تحلیل کرده و مانع از برگزاری روز تولد بابک خرمدین در قلعه بابک شد.
پیش از آن اعتراض دانشجویی در ۱۹ اردیبهشت سال ۷۴ به انتشار و پخش پرسشنامه صدا و سیمای ایران که حاوی سوالات بسیار نژادپرستانه در مورد تورکها بود؛ موجب شد ا جنبش دانشجویی در آزربایجان به ماهیت و ساختار فکری خود رنگ و بویی متفاوت از تهران و مرکز دهد.
قیام عظیم در خردادماه ۸۵ علیه نژادپرستی در پی توهین وقیحانه روزنامه دولتی ایران در چارچوب یک کاریکاتور در بخش کودک و نوجوان این روزنامه باعث شد تا حرکت ملی مدرن آزربایجان نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملی را بنویسد. بعد از قیام عظیم ۸۵ در آزربایجان، رژیم ایران نیز حساسیت بیشتری به خرح داده و به شدت با هویت‌طلبان آزربایجانی برخورد کرده و پروژه سرکوب را شدت بخشید.
در پی اعتراضات سال ۸۸ بر سر انتخابات در شهرهای ایران، سیاست سکوت از سوی آزربایجان جنوبی پیش گرفته شد و این مساله به شدت از سوی اپوزوسیون و رفورمیست‌ها مورد انتقاد قرار گرفت. اما این در حالی است که در وقایع ۱۸ تیر ۷۶ کوی دانشگاه تهران، دانشجویان دانشگاه تبریز اعتراض حمایتی انجام داده و مورد سرکوب شدید نیروهای انتطامی و امنیتی قرار گرفتند. اما رسانه‌های فارسی مرکزگرا این اعتراضات را بایکوت کردند. عباس عبدی در پاسخ به سوال مبنی بر اینکه چرا اخبار اعتراضات دانشگاه تبریز را منعکس نکردید؟ وجود مسائل قومی در آنجا (آزربایجان) را عنوان کرده بود.
به هر صورت اعتراضات در آزربایجان جنوبی به صورت مداوم در بازی‌های تیم فوتبال تراختور نمو پیدا می‌کند اما اعتراضات به خشک کردن دریاچه اورمیه و اخیرا اعتراضات به برنامه توهین‌آمیز فیتیله و نشریه نژادپرست طرح نو را می‌توان در عکس‌العمل ملت آزربایجان به سیاست‌های یکسانسازی قومی و انار هویتی‌شان مطرح و تحلیل کرد.


تلاش‌ها برای تداوم حیات زبان یک ملت

جلد نشریه وزین وارلیق

همراه با تشکل‌گرایی سیاسی برای مبارزه در راستای احقاق حقوق از دست رفته در آزربایجان، فعالیت‌های فرهنگی برای بازیابی و زنده نگه‌داشتن زبان و فرهنگ و ادبیات و تاریخ آزربایجان بوسیله روشنفکران، متفکرین و فعالین دانشجویی آزربایجان به پیش برده می‌شود. نشریه وارلیق از ارزشمندترین نشریاتی است که بعد از انقلاب اسلامی تابه حال بدون وقفه به فعالیت پرداخته است. اولین شماره این مجله در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۸ (۵ می ۱۹۷۹) منتشر گردید. صاحب امتیاز و مدیر مسئول مرحوم پروفسور دکتر «جواد هیئت» با همکاری جمعی از روشنفکران و پژوهشگران تورک از جمله حمید نطقی، محمدعلی فرزانه، کریم مشروطه چی سؤنمز، صمد سرداری نیا و… اقدام به انتشار مجله وارلیق نمود.

نشریات تورکی-فارسی در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی با آزادی نسبی که در آن دوران بوجود آمده بود؛ توانست فعال‌تر وارد صحنه شود. اما در کل نشریات دوزبانه تورکی- فارسی، چه دانشجویی و چه در سطح استانی و شهری با محدودیت‌ها و مشکلات بسیاری مواجه بوده و می‌شوند. بسیاری از آنان بعد از مدتی فعالیت توسط ارگانهای ناظر لغو امتیاز می‌شوند.

نشریات دو زبانه تورکی-فارسی در آزربایجان جنوبی نقش بسیار مهمی در زنده نگه داشتن زبان و ادبیات تورکی آزربایجانی ایفا می‌کنند. اما همواره با مشکلات عدیده مالی و سنگ‌اندازی نهادهای امنیتی مواجه هستند. مطرح کردن برحه‌هایی از تاریخ معاصر از جمله نهضت ۲۱ آذر، نشریات را با خطر لغو امتیاز و معلق شدن مواجه می‌گرداند. بنابراین نشریات در آزربایجان جنوبی با محدودیت‌های فراوانی برخوردار هستند. از سوی دیگر عدم تدریس زبان تورکی در مدارس و بی‌سواد بودن اکثریت تورک‌های آزربایجان جنوبی به زبان مادری‌شان موجب شده تا خواندن و درک این نشریات برایشان مشکل‌تر شود و علیرغم علاقه کم جوامع جهان سوم به خواندن، عدم سواد به زبان تورکی نیز سبب می‌شود تا گرایش عموم مردم به این نشریات کاهش یابد.

با تمام این اوصاف و شرایط وجود نشریات به زبان تورکی در شهرها و دانشگاههای آزربایجان جنوبی از اهمیت بسیار حیاتی برخوردار است و در بسیاری از مواقع نقش موتور و محرک فکری حرکت ملی آزربایجان را بازی می‌کند. همچنین ناگفته نماند که در سال‌های اخیر ورود زبان تورکی به عرصه‌ی هنرهایی چون داستان‌نویسی، فیلم‌سازی و غیره نشان از تقلای ملت آزربایجان برای زنده نگه داشتن زبان و فرهنگ ملی خود می‌ّباشد.

نتیجه گیری

با بررسی تاریخ آزربایجان در یکصدسال اخیر و بررسی و تحلیل حرکت ملی آزربایجان در حال حاضر شاهد تفاوت استراتژیک تفکر آزادی‌خواهی در آزربایجان ۳۰ سال اخیر با آزربایجان قبل از انقلاب اسلامی هستیم. گفتمانی که در حال حاضر در آزربایجان جنوبی از سوی فعالین سیاسی ملی‌گرا مطرح می‌شود به گفتمان و ادبیات سیاسی جنبش‌های سیاسی رهایی‌بخش نزدیک‌تر است. آرمان‌های استقلال‌ و برقراری حکومت خودمختار در آزربایجان جنوبی از سوی فعالین سیاسی و کنشگران آزربایجانی بی‌مهابا مطرح می‌شود، این در حالی است که جنبش‌های سیاسی در آزربایجان همواره خود را ناجی ایران می‌دانستند و هدف خود را آزادی برای سراسر ایران قرار می‌دادند. امروز اما در مجموع حرکت ملی آزربایجان جنوبی تعریف جدیدی از هویت، ملیت و وطن ارائه کرده‌اند که مبتنی بر ملیت تورکی و سرزمین آزربایجان است. درحال حاظر کنشگران آزربایجانی معتقدند که حکومت‌های مرکزگرا در ایران بعد از سال ۱۳۰۴ شمسی سیاست استعمار را بر مناطق غیرفارس اعمال می‌کنند و بنابراین ملت تورک آزربایجان قبل از آزادی‌خواهی باید زنجیر استعمار را پاره کرده و به رهایی ملی دست یابد.

نویسنده: ابراهیم نفیسی | مرکز تحقیقات تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

۱۲ دیماه ۱۳۹۵

روی خط خبر