آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
پنج شنبه ۱۳ام آذر ۱۴۰۴
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / تیتر یک / بازی شیخ با شاه و مجاهد

از کانون‌های شورشی تا گارد جاویدان ملی؛

بازی شیخ با شاه و مجاهد

بازی شیخ با شاه و مجاهد
4 دسامبر 2025 - 14:11
کد خبر: ۶۸۶۱۲
تحریریه آرازنیوز

👤محسن سعادت

در چهار دهه گذشته، سیاست ایران در فضایی مهندسی‌شده و مدیریت‌شده توسط دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی تنفس کرده است؛ فضایی که در آن «شیخ» همیشه تلاش کرده میدان بازی را خودش تعریف کند. او دشمن می‌سازد، دشمن را بزرگ می‌کند، و بعد همان دشمن را تبدیل به ابزار بقای خویش می‌کند.

سلطنت‌طلبانی که در رویاهای نوستالژیک گرفتارند، و سازمان مجاهدینی که از جامعه‌ی ایران دهه‌ها فاصله گرفته، نقش «لولوهای آماده» را برای حکومت بازی می‌کنند؛ لولوهایی که همیشه در تبلیغات رسمی حضور دارند و همیشه «در آستانهٔ براندازی» معرفی می‌شوند، اما هر بار در لحظهٔ حساس درست همان‌طور رفتار می‌کنند که ماشین امنیتی انتظار دارد. «کانون‌های شورشی» مجاهدین، و «گارد جاویدان ملی» سلطنت‌طلبان، دو بالِ یک نمایش‌اند؛ نمایشی که شیخ کارگردان آن است و هدف نهایی‌اش، جلوگیری از پیدایش نیرویی تازه، مردمی و واقعاً دموکراتیک است.

در سال‌های اخیر، شواهد فراوانی نشان داده که بسیاری از حساب‌هایی که به‌نام سلطنت، ناسیونالیسم آریایی یا «بازگشت به دوران شاه» فعالیت می‌کنند، از داخل ایران مدیریت می‌شوند. همین الگو درباره حساب‌های مرتبط با مجاهد نیز صادق است؛ حساب‌هایی که در ظاهر داعیه‌ی «کانون‌های شورشی» دارند، اما در عمل، خوراک رسانه‌ای و امنیتی نظام را تأمین می‌کنند. شیخ به خوبی فهمیده که بهترین اپوزیسیون، اپوزیسیونی‌ست که واقعی نباشد؛ اپوزیسیونی که نقش رقیب را بازی کند اما ستون‌های قدرت را تهدید نکند. چنین «اپوزیسیون تقلبی» دقیقاً همان چیزی است که جامعه‌ی ایران را در دوگانه‌های قلابی زندانی کرده: یا بازگشت ساواک و سلطنت، یا بازگشت جنگ مسلحانه دهه شصت؛ و هر دو، نقش مترسک‌هایی را بازی می‌کنند که تنها فایده‌شان برای حکومت، ترساندن مردم از هرگونه بدیل واقعی است.

این بازی سه‌ضلعی—شاه، شیخ و مجاهد—در عمل یک مثلث بسته و فرسوده است؛ مثلثی که هر سه ضلع آن از شکست تاریخی دیگری تغذیه می‌کند. سلطنت‌طلبان با خیال‌بافی درباره «اقتدار ازدست‌رفته»، مجاهدین با نمایش‌های رسانه‌ای و عملیات‌های ویدئویی، و شیخ با هراس‌افکنی از هر دو، در یک چرخهٔ متقابل کار می‌کنند؛ چرخه‌ای که نتیجهٔ آن، حذف بدیل سوم است: نیرویی ریشه‌دار، اجتماعی، دموکراتیک و چندملیتی که بتواند آینده‌ای متفاوت برای ایران بسازد. شیخ دقیقاً از همین بدیل می‌ترسد؛ بدیلی که نه گارد جاویدان می‌خواهد، نه کانون شورشی، نه نوستالژی سلطنت، و نه فرقه‌گرایی سازمانی. نیرویی که از مردم برمی‌خیزد—از تبریز و اهواز و سنندج و زاهدان—و به‌جای گذشتهٔ پوسیده، آینده‌ای آزاد و برابر را مطالبه می‌کند. تمام مهندسی امنیتی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از ظهوری چنین نیرویی است؛ نیرویی که اگر روزی قد علم کند، دیگر نه شاه چیزی برای گفتن خواهد داشت، نه مجاهد، و نه حتی شیخ.

روی خط خبر