سایۀ باد هویتی: تغییرات فرهنگی و بحرانهای اجتماعی در اورمیه

👤سهند اورمولو
در دنیای پیچیده و در حال تغییر امروز، جوامع مختلف بهویژه در مناطق چندگانه و چندفرهنگی، همواره در مسیر دگرگونیهای هویتی و اجتماعی قرار دارند. این تغییرات گاه به دلیل فشارهای داخلی و گاه ناشی از تحولات بیرونی است. در چنین شرایطی، هویتهای قومی و فرهنگی با چالشهایی جدی مواجه میشوند و این امر میتواند به بحرانهای اجتماعی منجر گردد.
در رومان «سایۀ باد»، شخصیتها در پی یافتن هویتهای گمشده خود هستند. فضای رمان در پسزمینهای از جنگ و تغییرات سیاسی شکل میگیرد، جایی که افراد برای حفظ و بازسازی هویت خود تلاش میکنند. در این داستان، هویتها تحت تأثیر شرایط بیرونی و بحرانهای اجتماعی قرار میگیرند. بهویژه، یکی از مهمترین مسائل در رمان، تأثیرات تحولات سیاسی و اجتماعی بر هویتهای فردی و جمعی است. شخصیتها در این رمان بهدنبال هویتهای از دست رفته هستند و در این جستوجو از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
این وضعیت، بهویژه در مواجهه با فشارهای بیرونی و تحولات بزرگ، نشان میدهد که هویتها در دنیای مدرن همیشه ثابت نمیمانند و همواره در معرض تغییر و تحول قرار دارند. در رمان زافون، شخصیتها در تلاشاند تا هویت خود را در برابر تهدیدات داخلی و خارجی پیدا کنند. این تحول در کنار کشمکشهای درونی، باعث ایجاد بحرانهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه میشود.
این تمها و مفاهیم قابل تعمیم به وضعیت اجتماعی و فرهنگی امروز اورمیه است. اورمیه، شهری با تاریخ غنی و ترکیب قومی متنوع، در سالهای اخیر شاهد تغییرات اجتماعی و فرهنگی بزرگی بوده است. کردها که از چند دهه گذشته بهعنوان یک اقلیت در این شهر زندگی میکردند، اکنون در پی تثبیت هویت فرهنگی خود در این شهر هستند. این تغییرات نه تنها از سوی عوامل داخلی، بلکه با حمایتهای سیاسی و منطقهای نیز دامن زده میشود.
در اورمیه، گروههای مختلف کرد در تلاشاند تا هویت فرهنگی خود را تثبیت کنند و این امر بهویژه با حمایتهای مختلف از سوی عوامل دولتی و منطقهای تقویت میشود. برخی از این گروهها در تلاشاند تا هویت کردها را نه تنها در سطح محلی، بلکه بهطور وسیعتر در سطح ملی و حتی فراملی مطرح کنند. این روند، مشابه آنچه در رمان «سایۀ باد» مشاهده میشود، میتواند به کشمکشها و تضادهای اجتماعی در اورمیه منجر شود. اما نکتهای که در این میان باید مورد توجه قرار گیرد، این است که این تلاشها نباید به تهدید هویتهای دیگر گروهها تبدیل شود. همانطور که در رمان زافون، شخصیتها در جستوجوی هویت خود در شرایطی پرآشوب قرار دارند، در اورمیه نیز باید توجه داشت که تحمیل هویت یک گروه بر دیگران، نهتنها منجر به بحران میشود بلکه به اختلافات قومی دامن میزند.
یکی از نکات مهم که در داستان «سایۀ باد» و وضعیت فعلی اورمیه مشابه است، مسئله «زیادهخواهیهای قومی» است. در رمان، گروهها و شخصیتهایی که در تلاش برای بازسازی هویت خود هستند، گاهاً بهدنبال تغییرات زیادی میروند که ممکن است به قیمت تهدید هویتهای دیگر گروهها تمام شود. در اورمیه نیز، برخی گروهها از طریق فشارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، در تلاشاند هویت خود را در مقابل هویتهای دیگر تحمیل کنند. این تحمیلها، علاوه بر تهدید هویت دیگر اقلیتها، میتواند به ایجاد بحرانهای اجتماعی منجر شود.
در «سایۀ باد»، هر شخصیت به نوعی در تلاش است که هویت خود را در مواجهه با بحرانها و تهدیدات بیرونی حفظ کند، اما در نهایت این هویتها زمانی پایدار میمانند که با احترام به هویتهای دیگر شکل بگیرند. در اورمیه نیز باید توجه داشت که گروهها و اقلیتها میبایست به حق خود در چارچوبهای قانونی و معقول قانع باشند و از تلاش برای تحمیل هویت فرهنگی خود بر دیگر گروهها بپرهیزند. اگر گروههای اقلیت در اورمیه بتوانند به حقوق فرهنگی خود احترام بگذارند و آن را در چهارچوبهای اجتماعی و قانونی دنبال کنند، به احتمال زیاد از بحرانهای اجتماعی جلوگیری خواهد شد. زیادهخواهیهای قومی که در پی تحمیل هویتهای خاص به دیگر گروهها است، تنها به تفرقه و تنشهای اجتماعی منجر خواهد شد.
در نهایت، همانطور که در رمان «سایۀ باد» شخصیتها در جستوجوی هویت خود و در برابر تهدیدات بیرونی و داخلی دست به مقاومت میزنند، در اورمیه نیز اقلیتها باید به حق خود قانع باشند و از بازیچه شدن در دست قدرتهای سیاسی و منطقهای جلوگیری کنند. کردها بهعنوان اقلیتی که در اورمیه زندگی میکنند، باید بتوانند حقوق فرهنگی خود را در چهارچوب یک جامعه متنوع و مسالمتآمیز حفظ کنند و از بازیچه شدن دست قدرتهای داخلی و منطقهای جلوگیری کنند. بسیاری از حمایتهای سیاسی که از خارج از مرزها و از سوی قدرتهای مختلف برای شکلدهی به یک «کردستان بزرگ» ارائه میشود، میتواند آنها را به بازیچهای در دست بازیگران سیاسی مختلف تبدیل کند
در این راستا، اورمیه بهعنوان یک شهر با هویتهای مختلف، میتواند به الگویی برای همزیستی فرهنگی تبدیل شود که در آن هر گروه بهطور معقول و با احترام به دیگران، بتواند هویت خود را حفظ کند. این همزیستی تنها زمانی محقق میشود که هر گروه از تحمیل هویت خود به دیگر گروهها دست بردارد و در جستوجوی راههایی برای تعامل و همکاری باشد.