از 28 دشوار تا پایان موقت… اعظم پیری ولی کندی
زبان آشکار و مدنی که بر مزاج حاکمیت خوش نیامد، اشد مجازات را برای دبیر کل و 4 عضو دیگر این تشکیلات طلب کرد تا صحه ای بگذارد بر درستی راه این فعالین خستگی ناپذیر. اما آنچه که دولت حاکم را بیش از پیش بر افروخت، پاسخ مدنی دیگری از جانب این فعالین به این اشد مجازات بود. بعد از طی مراحل قانونی! و طی شدن روند بازجویی و دادرسی و دادگاه تجدید نظر فقط و فقط در طی 48 ساعت حکم مذکورتایید شد و جان بر کفان آذربایجان ، آقای دکتر لطیف حسنی ( دبیر کل) و آقایان آیت مهرعلی بیگلو، شهرام رادمهر، بهبود قلی زاده و محمود فضلی، سایر اعضای کمیته مرکزی این تشکیلات، در پروسه مدنی و غیر خشونت آمیز دیگری دست به اعتصاب غذای نامحدود زدند. این بارعکس العمل، با سکوت مسئولین و رفتار توهین آمیز با خانواده های این فعالین شروع شد و به تبعید به زندان رجایی شهر ختم گردید.
اعتصاب شکسته نشد، مقاومت هنوز ادامه دارد…
این 5 فعال همیشه حاضر در حرکت ملی پس از دستگیری های گسترده اعضای این تشکیلات در سال 89 ، خود را آماده نبردی سنگین و البته با شکل و شمایی جدید با مخالفان مدنیت و مدرنیسم کردند ولیکن از دی ماه سال 91 مجددا دستگیری آنها آغاز گردید که ابتدا تصور می شد به بهانه گذراندن محکومیت قبلی آنهاست، ولیکن باری دیگر در دادگاهی ساختگی و برای دومین بار متوالی با اتهام هایی واهی که در سال 89 نیز به خاطر آن حکم دریافت کرده بودند، محکوم گشته و برای یک پرونده دو حکم متفاوت دریافت کردند.هر کدام به 9 سال و مجموعا به 45 سال زندان محکوم شدند. فعالین حرکت ملی در برابر این حکم، شبانه روز اطلاع رسانی کرده صدای این مظلومین در بند را به گوش آن هایی رسانیدند که شاید پیش از این اتفاق به سختی می توانست برسد. 5 عضو تشکیلات یئنی گاموح برای اعتراض به حکم مذکور و اعتقاد به ناسالم بودن روند دادرسی دست به اعتصاب غذای نامحدود زدند، چرایی این حکم که از سوی ارگان های حقوق بشری جهان پرسیده شد پاسخی جز مدرنیسم، دموکراسی خواهی، تلاش برای در دست گرفت سرنوشت خویش، آزادی بیان و عقیده، سکولاریسم، و جلوگیری از آسیمیلاسیون هویت مردم تورک زبان آزربایجان جنوبی نداشت. پاسخی که حیرت و تعجب بسیاری از روشن فکران ایران و جهان را برانگیخت و در رسانه های بسیاری بازتاب پیدا کرد. آری…
مرغ باغ ملکوت ام نی ام از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
اعتصاب غذا از 22 تیر ماه تا 18 مرداد ماه ادامه پیدا کرد و در این مدت آنچه که در توان و امکان بود با وجود تمامی فراز و نشیب ها برای حمایت از این فعالین مدنی صورت گرفت. اعتصاب غذایی که به طور نامحدود تا اجابت خواسته ها اعلام شده بود، در تاریخ 18 مرداد ماه به درخواست پیش کسوتان و فعالین حرکت ملی، طرفداران تشکیلات یئنی گاموح مصلحت را بر شکستن موقت این اعتصاب دانسته در حالی که هر کدام از آن ها نزدیک به 15 کیلو وزن کم کرده بودند به اعتصاب خود پایان دادند.
از 18 مرداد تا آغاز اعتصابی دیگر
جمعه، 18 مرداد ماه 1392 هم زمان با بزرگترین عید مسلمانان جهان (عید فطر) و طی درخواست های متعدد و متوالی، رهبران تشکیلات یئنی گاموح به طور موقت و مشروط دست از اعتصاب غذا کشیدند. برگزاری دادگاهی مستقل و علنی که حداقل در آن امکان دفاع از مواضع مردم خویش را داشته باشند کف خواسته های این فعالین مدنی آزربایجان است.
شروع مجدد اعتصاب غذا موکول گشت به حکم نهایی دادگاه و پاسخ به شکایت آن ها در دیوان عالی. اگرچه از شروع اعتصاب غذا تا پایان آن 28 روز دشوار برای مردم و فعالین حرکت ملی- مدنی آزربایجان بود و تلاش های بسیاری در راستای رسانیدن صدای این ملت مظلوم به جهان صورت گرفت، اینک که به صورت موقت و مشروط این اعتصاب غذا متوقف گشته وظیفه ای سنگین تر بر دوش فعالین این حرکت گذاشته شده است. هر تلاشی که بتوان از طریق آن بر حکم نهایی دادگاه و دیوان عالی تاثیر گذاشت بر هر آزربایجانی آگاهی واجب عینی شده است. تلاش در این باجه زمانی، یعنی از پایان مشروط اعتصاب غذا تا رای دادگاه برهه ای سرنوشت ساز در آینده حرکت ملی – مدنی آذربایجان جنوبی و 5 فعال شناخته شده این حرکت خواهد بود. اگرچه تاکنون نیز با مجاهدت و تلاش دوستان، تا حد قابل قبولی صدای این فعالین به گوش ارگان های حقوق بشری رسیده است ولیکن نتیجه نهایی و خواست واقعی یعنی برگزاری دادگاه سالم و شکست حکم ناعادلانه در این دادگاه ، منوط به فعالیت و اکتیو بودن فعالین حرکت ملی – مدنی در این برهه کوتاه و سرنوشت ساز است. خیزش همگانی در جهت شکستن حکم مذکور نه فقط حرکتی در جهت رهایی این فعالین؛ که در اوج خود آگاهی راهشان را برگزیده اند؛ خواهد بود، بلکه مهم تر از آن پاسخی خواهد بود بهارگان هایی که با چنین احکامی می خواهند مسیر را برای حکم هایی حتی ناعادلاتر از این نیز هموار کنند.
دوستان، سکوت ما در این برهه از تارخ جزء سرافکندگی و ذلالت پیام دیگری به آیندگانمان نخواهد داشت. هم فکران عزیز، امروز مخالفان حق می خواهد با سر نیزه به مبارزه فعالین مدنی بیاید، سینه ها را سپر باید کرد، سکوت در برابر این ناعدالتی آشکار این تصور واهی را ایجاد خواهد کرد که می توان ظلم کرد و سکوت دید، جفا کرد و به حیات ادامه داد و مهمتر از همه بر جفای خود افزود. آری، اگر سکوت کنیم باید منتظر احکام هولناک تر و سنگین تری در روزهای نه چندان دور باشیم، اگر امروز فریاد عدالت سر ندهیم بایستی فردا خود را آماده روزهای دشوارتر از این بکنیم!
اظهار عجز در برابر ظالم روا
مدار اشک کباب موجب طغیان آتش است
آن هایی که این فریاد را تنها به فریاد طرفداران تشکیلاتی خاص محدود می کنند، دیری نخواهد گذشت که این آتش را در دامان خویش خواهند یافت، آن هایی که این فریاد را تنها تلاشی صرفا برای رهایی 5 فعال مدنی می دانند، عجب فاصله عمیقی دارند با عالم مبارزه ملی – سیاسی آذربایجان. فعالین این حرکت ملی – مدنی، هم فکران، دوستان، مردم شریف آذربایجان جنوبی، مشروط و معلق کردن اعتصاب غذا امروز وظیفه ای سنگین ولیکن سرنوشت ساز را بر دوش ما گذاشته، امروز ما باید این مشروطیت را با تلاش های شبانه روزی از میان برداشته مانع از شروع اعتصابی دیگر باشیم. دوستانمان در بحرانی ترین وضعیت جسمانی به سر می برند، آیا می توانید نتایج شروع اعتصابی دیگر را حدس بزنید؟ این مشروطیت فرصتی است برای خیزشی دوباره، تغییری نوین، تلاشی بیش از پیش و مهم تر از همه معلق اعلام کردن این اعتصاب از جان گذشته گی است بی مثال. شما اعتصاب کردید و ما تبلیغ، اکنون نوبت آن است که با نیرویی چند برابر بر تن این تبلیغات جامه واقعیت بپوشانیم وگرنه مسیری را آمده ایم که به مقصد نرسیده برمی گردیم. دوستان گر به حقیم از انبوه عدو باکی نسیت!
اعظم پیری ولی کندی